خلاصه ماشینی:
"مرد مرده (به تصویر صفحه مراجعه شود) بررسی تطبیقی فیلم مرد مرده جیم جارموش و فیلم جویندگان وسترن کلاسیک جان فورد وسترن معکوس رسول نظرزاده در میان وسترنهای جانفورد جویندگان که بعد از جنگ جهانی دوم ساخته شده کمی متفاوت است،آن خوشبینی و روشنبینی نسبت به زندگی به نوعی تلخی و سرخوردگی بدل شده است چنانکه اتان و اعمال به ظاهر قهرمانانهاش در نهایت به دلیل ماهیت تنفر و انتقام،جز تناقض و سرخوردگی نیست و دیگر از آن تغزل و شاعرانگی که در آثار پیشین فورد وجود داشت و به«پایان خوش»ختم میشد خبری نیست.
از دیدگاه روانشناختی در جویندگان شر-سرخپوستها- اینجا همان لیبیدوی در تاریکی هستند که تهدیدکننده و در کمیناند و باید با آن روبهرو شد،ازاینرو وقتی خوبها- سفیدها را-موردحمله قرار میدهند،دیده نمیشوند؛مانند صحنهی کشتار خانواده-یا هنگامی که براد جرجنسن میفهمد لوسی ادوارز محبوبش پس از تعدی، سرخپوستها به قتل رسیده است و دیوانهوار به سمت آنها یورش میبرد و با واکنش اتان و صدای گلولهها، میفهمیم کشته شده است بار دیگر این لیبیدوی دیده نشده در شخصیت او رخ مینمایاند.
نمای نقطهنظر،نماهای عینی دوربین روی شانه اطراف اسبها یا شخصیت دیگر میچرخد که روایت به نوعی روایت اول شخص میشود که در مرد مرده چندجا دیده میشود،هنگامی که بلیک روی زمین کنار آهوی مرده دراز میکشد و چون جنین در خویش فرو میرود نمای نقطهنظر او به نوعی با نمای دید آهوی مرده یکی میشود،آسمان را میبیند و شاخهها و نوری که از میان آنها میتابد؛یا نمای نقطهنظر او از روی قایق و دیدن دوئل سرخپوست با آخرین باجگیر که هر دو بر زمین میافتند و سپس به آسمان مینگرند."