خلاصه ماشینی:
"در واقع از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی،نگاه جهانیان به سوی ایران به عنوان کشوری متفاوت جلب شد و در نتیجه سینمای ایران هم با کنجکاوی بیشتری نسبت به سایر کشورهای آسیایی مورد ملاحظه قرار گرفت؛مخصوصا که جمهوری اسلامی، علنا علاقهی خود را به سرمایهگذاری روی سینما نشان داده، بود و فیلمهای ایرانی را هم به طور گستردهای در جشنوارهههای جهانی مطرح میکرد.
توجه به جزییات ساده و عادی زندگی روزمره،در حالی که طرح و نقشه فکر شدهای پشت آن نیست و به صورت بداهه در فیلم آورده شده است،پرهیز این فیلمها از قهرمانسازی، اهمیت ندادن فیلمها به عشق میان زن و مرد به عنوان یکی از درونمایههای اصلی،نبود نیروی شر(قهرمان منفی)در فیلمها و نگاه مهربان فیلمها نسبت به همهی آدمها ولو افراد کم اهمیت و غیرجذاب،باعث شده است که این فیلمها را دارای درونمایههایی شدیدا اخلاقی گرداند،چیزی که برای سینمای امروز غرب تازگی زیادی دارد.
فیلمهای ایرانی پیشنهادی را برای نوع دیگری از زندگی- حداقل در محدودهی سینما-به غربیها میدهند که میتواند برای آنها راهحلی برای فرار از خیلی از معضلات اجتماعی و فرهنگی-مثلا رواج خشونت در میان نوجوانان -باشد و این همان ارمغانی ات که سینمای ایران به دنیای غرب هدیه کرده است.
تأثیر ادبیات و هنر شرق بر فیلمهای ایرانی یکی از مهمترین سؤالات هنرمندان امروز ایرانی به طور عام، آن است که چطور باید هویت و اصالت ایرانی خود را در آثار امروزیشان-با همهی تأثیری که از هنر غرب گرفتهاند- (به تصویر صفحه مراجعه شود) بیاورند،به نظر میرسد سینمای معاصر ایران موفق میشود به نوعی این تأثیر را به وجود بیاورد."