خلاصه ماشینی:
"با این حال نتایج این تحقیق مهم که نکاتی چون اندازهگیری تأثیر مستقیم سینما بر رفتار[بینندگان]تا الگوهای خواب رویکرد مانستبرگ مبتنی بر این اعتقاد بود که بین فیلم برداری و واقعیت، رابطهی نزدیکی هست و تماشای فیلم برای بینندگان،در حکم یک تجربهی واقعی است.
فیلم یک نمایش بصری واضح و روشن است که تصاویر در آن به طور کامل تثبیت میشوند و در اکثر موارد به آسانی قابل تشخیصاند و به راحتی میتوان آنها را پیگیری کرد،اگرچه هنوز هم معنای روان شناختی تماشای فیلم به طور کامل روشن نشده است،اما ظاهرا سینما بینندگان را آمادهی یک درک ابتدای میکند.
همچنین بررسیهای سال 0591 نشان میداد گروههایی که به اتوسینما میروند عمدتا خانوادهها هستند،در حالی که آستین در سال 2891 دریافت که خانوادهها فقط 61/7 درصد احضار اتوسینماها را تشکیل میدهند و بیشترین گروهها را زوجهای زن و مرد و مردها به خود اختصاص میدهند و این که 75/9 درصد جو اتوسینما جوی بسیار تصادفی و خودمانی است(تا حدی که بچهها غالبا پیژامه به پا دارند)اما تفاوت اصلی به تغییر در ماهیت تعامل مخاطبان باز میگردد.
نقش سینما اما سینما در جامعهی نوین امروزی دقیقا چه نقشی دارد؟ چرا مردم کماکان به این رسانه که در دنیای امروز از لحاظ فناوری زاید محسوب میشود-زیرا تصاویری صوتی و بصری را خیلی راحتتر و ارزانتر میتوان به دست آورد- توجه دارند؟در این خصوص چند نظریه وجود دارد:برخی از این نظریهها سینما را عمدتا رسانهای برای«سرگرمی» میدانند،در حالی که گروهی دیگر به تأثیرات نهفته پرداختهاند و آن را منعکسکنندهی فشارها و برابر نیازهای مخاطبانش میدانند."