خلاصه ماشینی:
"البته میپذیریم که منابع خاطرات محدود است و بیشتر به نقل قولهایی از نزدیکان ایشان اختصاص دارد،اما محدودیت اصلی این مجموعه عمدتا به این نکته بازمیگردد که نویسندگان فرض کردهاند که مخاطبانش همه چیز را دربارهء امام(ره)و نقش تاریخی ایشان میدانند و حالا مانده است که گوشههای لطیفی از زندگی ایشان را به مخاطبان آگاه،بشناساند.
به عنوان مثال،زمانی که سخن از ایام نوجوانی امام میشود خواننده حق دارد که بپرسد داستان«تشنه دیدار»از مجموعهء صدای پای بهار،از زبان چه کسی نقل میشود؟نویسنده چگونه به مکنونات درونی امام راه یافته است؟ و از همهء آنها مهمتر،امام در این خاطره،چند سال دارند؟در کجا زندگی میکردهاند؟این حادثه در چه دورهای از لحاظ تاریخی رخ داده است؟به عنوان مثال روشنتر در داستان«کنار پنجره»از مجموعهء آشنای غنچهها،با فردی به نام«رباب خانم»آشنای میشویم که در خانهء امام زندگی میکند،ولی نمیدانیم که این خانم (به تصویر صفحه مراجعه شود) کیستند؟چه نسبتی با امام دارند؟در خانهء امام چه وظیفهای بر عهده دارند؟خواننده در ابتدای گفتگوی امام با رباب خانم حتی در نمییابد که «کبری خانم»کیستند؟و چه نسبتی با رباب خانم دارند؟ در داستان«قاصدکهای نورانی»اولین قصهء مجموعهء یک بقچه برکت،روایتی از زمان حضور امام در بغداد را شاهدیم.
» [صفحه 12،آشنای غنچهها]وقتی خبر میدهیم کسی برای زیارت آمده آیا لازم است که دوباره بگوییم زیارت میکرد و بعد اضافه کنیم با خدایش سخن میگفت؟ [و نیز رجوع کنید به دو سطر اول صفحه 12 همین کتاب با توجه به اینکه تکرار همان مطالبی است که حدود نه سطر در صفحه 11 شرح داده شده است."