خلاصه ماشینی:
"برای درک درست از ادبیات بهطور عام و ادبیات کودکان بهطور خاص،ضروری است که با چگونگی آفرینش این فرایند آشنا شویم،زیرا همین گوهر است که متن ادبی را از متن غیر ادبی جدا میکند.
شاعر با چه شگردهایی از این واژههای ساده استفاده کرده و متنی ادبی آفریده است؟ چند شگرد اساسی که در فرایند آفرینش ادبیت از آنها سود برده میشود،یکی شگرد موسیقایی کردن زبان است و دیگری شگرد تصویری کردن زبان.
این عوامل به ترتیب عبارتنداز: -انتقال تجربههای درونی در قالب کنشهای داستانی و یا شعری -استفاده از زبان و گویشهای خاص و محاوره -به کار بردن اندیشهها،سنتها، ضرب المثلها،شعرهای عامیانه -استفاده از طنز زبانی یا به کار بردن کنشهای طنزآمیز آنچه محتوای ادبی نامیده میشود،در حقیقت تجربههای درونی شدهای است که توسط نویسنده و یا شاعر در ساختار ادبی نماد و نمادپردازی،عالیترین شگرد برای چند لایه کردن و همچنین فشردن معنای متن است.
موقعیت خود کودک و نیازمندی او،وضعیت خانوادگی و اجتماعی او وا اینکه چرا در جامعهای باید کودک نیازمند وجود داشته باشد،بخشی دیگر از این گسترهء معنایی است که با فشردگی در متنی ادبی نهاده شده است.
همیشه متون دیگری هستند که بنابر ویژگیهای ظاهری خود به حوزهء ادبیات وارد میشوند،درحالیکه ادبیات نیستند،مرزبندی بین این متون و متون ادبی اگرچه نمیتواند قطعی و مسلم باشد،اما ابزارهایی وجود دارد که با استفاده از آن میتوان بهطور نسبی بین متن ادبی و متن به ظاهر ادبی،تفاوت قائل شد."