خلاصه ماشینی:
"بههرحال،پس از چاپ و انتشار مجموعهء قصههای دانشمندان دروغین (the semi scholars)les demi-savants در 1911 میلادی،شماری از دانشمندان و دانشگاهیان و استادان آن زمان چنین پنداشتند که ون جنپ شخصیت علمی آنها را در داستانهایش به مضحکه گرفته و آنان را دست انداخته است.
مردک،درحالیکه وزیر دادگستری و نمایندهء پلیس او را همراهی میکردند،در پیش صف دانشمندان جوان و پیری که همهء توان خود را به مطالعهء زبانهای اختصاص داده بودند،تحت مراقبت نگهبانان به انجمن زبانشناسی آورده شد.
از این راه بود که زبانشناسان دریافتند که در زبان مردک واکههای یکدست2وجود ندارد.
درست در این هنگام یک زبان پزشک پیشنهاد کرد که باید این نارسائیها تلفظی به سبب یک اختلال موضعی،مانند آسیب مزمن به نرمکام9،بوده باشد لیکن این عقیدهء هوشیارانه بخش در میان دانشمندان زبانشناسی محض10نگرفت،زیرا این زبانشناسان بر آن بودند که زبان این مرد تنها میتواند یک زبان مرده باشد.
رئیس انجمن، در نور پریدهء سپیدهء صبح،یک سخنرانی وطنپرستانه کرد،که جوهر سخنرانی او چنین بود: «از آنجا که این مرد تنها نمایندهء شناخته شده از یک جماعت آسیایی در اروپاست،و گمان میرود که این جماعت یک صد هزار سال پیش،البته اگر بیشتر نباشد،از میان رفته باشند،وظیفهء انجمن این است که از اولیای امور کشور درخواست تهیهء لوازم و تجهیزات و اعزام یک هیئت علمی را به کشور این مرد بکند.
لیکن به این فکر افتادند که پیش از همه لازم است که مطمئن شوند که این مرد میتواند همچون یک راهنما برای هیئت اعزامی عمل کند.
این صاحب منصب به آنان گفت:«افسوس!مردک همین اکنون آزاد شده است!» سه زبانشناس(رئیس،نایب رئیس و دبیر انجمن)با حالتی هیجانزده بیرون دویدند."