خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) @دکتر هوشنگ دولتآبادی(عکس از علی دهباشی) آماری که بهعرض رسیدند مسلما نمیتوانند موجب سرافرازی باشند،اما ما باید شکر کنیم که در هیچیک از آنها برای کار غیرمفید یا زیانآور نمرهء منفی درنظر نگرفته بودند چون اگر چنین بود،این خطر وجود داشت که میانگین بهدستآمده منفی باشد!اما صرفنظر از آنچه دربارهء ما مییابند و میگویند،باید از خودمان بپرسیم چرا از شتاب و جنبوجوشی که در زندگی روزمرهء ما هست،نتیجهء مطلوب حاصل نمیشود و گاهی حتی چنین بهنظر میآید که در حال واپسرفتن هستیم.
آیا کسانیکه در روزگار ما خشم کور خودشان را با کشتن دیگران فرو مینشانند،هنوز انسان بهحساب میآیند؟آیا مادرانی که دست دخترانشان را میگیرد و بهیکی از دوزخهایی که در آنسوی خلیج فارس هستند،میبرند تا با فروختن جسم و روحشان برای خریدن ماشین و تلفن همراه پول بهدست بیاورند،هنوز غریزهء مادری دارند؟ما باید از خودمان بپرسیم بعد از این واقعه،وقتی مادر و دختر بههم نگاه میکنند،در چهرهء هم چه میبینند؟آیا اجتماعی که چنین اعمالی در آن انجام میشود،هنوز یک جامعهء پایبند به ارزشهای انسانی است؟ این حقیقت ناخوشایند را نمیتوان نادیده گرفت که ما ایرانیها درحالحاضر میهنمان را شصت میلیون پاره کردهایم و به تصور خودمان هرکدام یک پاره از آنرا برای خودمان برداشتهایم!ما تکرو شدهایم و فقط بهفکر حفظ منافع خودمان هستیم یعنی درواقع به عالم غارنشینی بازگشتهایم."