چکیده:
حکیم سنایی در منظومهء حدیقة الحقیقة،داستانها و حکایات گوناگونی را از شخصیتهای متفاوت بازگو کرده است.باید دانست که هدف اصلی وی از طرح آن،تنها داستانسرایی نیست، بلکه تلخی و دشواری شنیدن پند و اندرز را همراه با شیرینی حکایات،به کام دل خواننده ریخته است.او در بهرهگیری از رویدادهای تاریخی نیز نهایت توانمندی و دقت خود را به کار میگیرد و از داستانهایی که بارها خواندهایم و شنیدهایم،جلوههای نو و نگاه دیگر گونهای ارئه میدهد. این مقاله بر آن است تا با تأمل و بررسی بیشتر،بازتاب رویدادهای زندگی حضرت سلیمان را در حدیقة الحقیقة سنایی نشان دهد.
سلیمان بن داوود از انبیای معروف بنی اسرائیل است که بنابر روایات اسلامی در 1003 قبل از میلاد،خداوند حکم نبوت را پس از داوود به او داد.3سلیمان یعنی«پر از سلامتی»4و نام
دیگر وی«یدیایا»بهمعنای«محبوب خدا»است.سلیمان مقام نبوت ندارد و فقط پادشاه است،1اما کتاب امثال سلیمان،کتاب جامعهء سلیمان و کتاب غزلهای سلیمان در کتاب مقدس به تفصیل آمده است.2
سلیمان از جمله پیامبرانی است که دارای حشمت و سلطنت وسیع است.در قرآن به تسلط او بر جن و انس اشاره شده است؛باد تحت فرمان اوست و قالیچهای دارد که او را به هرکجا که میخواهد میبرد و همچنین زبان پرندگان را میداند.انگشتری سلیمان و حکمرانی به کمک آن،از دیگر مشخصههای زندگی اوست.اما او هرگز خدای را از یاد نمیبرد و تسلیم امر خداوند است.
داستان وفات سلیمان نیز آنگونه که در قرآن(سبا،آیهء 14)بدان اشاره رفته است، مختص اوست:هنگامی که مرگ را بر او مقرر داشتیم،کسی آنها را از مرگ وی آگاه نکرد، مگر جنبندهء روی زمین(موریانه)که عصای او را خورد هنگامی که بر زمین افتاد،جنیان فهمیدند که اگر از غیب آگاه بودند،در غذاب خوارکننده،گرفتار نبودند.
خلاصه ماشینی:
"هیچ باشی چو جفت و فردی تو همه باشی چو هیچ گردی تو گر همی یوسفیت باید و جاه رنجها کش ببر ریاضت چاه چون سلیمان،تو ملک را سایی که چو یوسف به حسن زیبایی ص 492،ب 3-5 یاچون سلیمان کمال ره را داد همچو یوسف جمال چه را داد ص 127،ب 3 در حایی دیگر نیز سنایی به حشمت و قدرت سلیمان اشاره میکند؛آنجا که در وصف پیامبر میگوید که تمامی انبیا در این ضیافت الهی حضور یافتهاند و سلیمان نیز با تمام جاه و جلال خود چون چاکری در پیشگاه حضرت محمد(ص)حاضر شده است:هست لقمان به درگهت بر پای چون سلیمان،ترا وکیل سرای ص 209،ب 1باد،مرکب سلیمان آنچنانکه در قرآن مذکور است،یکی از مواهب خداوندی به سلیمان،تسلط وی بر باد است.
باز در جایی دیگر،در بیان صفت مرگ پیامبران،در این خصوص میگوید که«باد، مرکب سلیمان»است:انس و جن مر ورا شده مطواع باد چون مرکبی مطیع و مطاع ص 422،ب 1 شاعر با بهره گرفتن از تسلط سلیمان بر باد،در قلمرو سخنسرایی،خود را چون سلیمان میداند که بر همه چیز و همهکس فرمانروایی دارد:باد در زیر امر فرمانت ملک هم گوشهء سلیمانت ص 737،ب 16تسخیر جن و انس یکی از مظاهر قدرت سلیمان که در قرآن کریم ذکر گردیده،تسلط وی بر جن و انس و جانوران است:و حشر لسلیمان جنوده من الجن و الانس و الطیر فهم یوزعون(نمل،آیهء 17)."