خلاصه ماشینی:
"نقشهای نمونهوار آنان در زمینههای گوناگون از این قرار است: -قهرمان اتیولوژیک،بنیانگذار تمدن(به خصوص کشاورزی و برخی پیشههای سنتی)و مؤسس نظام و نهادهای اجتماعی؛فرمانروای آرمانی در سرزمینی که بی مرگی،فراوانی نعمت و جوانی ابدی حاکم است؛ -پادشاه بزهکار که به سبب انجام کار حرام(عموما به علت خوردن غذای تحریم شده یا احتمالا زنا)،فره و بی مرگی از او میگریزد؛ -جنگاور،و کسی که بر اژدهها یا هیولای دیگری که مظهر مرگ،خشکسالی،زمستان (1)..
البته اگر به دنبال کهن الگوی این شخصیت آیینی باشیم که صورتهای مختلفی متجلی میشود،بهترین شخصیت اسطورهای ایرانی که با میر نوروزی نسبت دارد،بیگمان همان جمشید است که تصویری پیچیده و چندگانه دارد و چرخهء کامل فرمانروایی او از پیروزی بر مرگ و از پرواز به سوی آسمان تا سقوط اخلاقی و از دست دادن قدرت سیر میکند.
آیین میر نوروزی،علاوه بر ویژگیهای معمول آنکه ذکر شد،آنگونه که بوا آورده1 در میان کردهای سلیمانیهء عراق دارای مشخصاتی است که آن را به آیین کوسه،که انجوی شیرازی توصیف کرده،بسیار نزدیک میکند:مردم با صورتکهایی به شکل گوسفند و بز، رفتار و صدای این چارپایان را تقلید میکنند.
یافتن پیوندهای موجود میان آیین میر نوروزی/کوسه و مراسم طلب باران کار بسیار جالبی است،ولی به دلیل قلت شواهد و دادهها تشخیص و توصیف درست آن پیوندها دشوار خواهد بود.
گویا شخصیت اصلی این آیین در واقع نقش چهرههای گوناگون اسطورهء اصلی را برعهده دارد:او در عینحال پادشاهی موقت،حریف اژدهها مانند پادشاه و حتی خدای جوان میرنده-زندهشوندهء طبیعت است."