چکیده:
یکی از معضلات فعلی جامعه جوان ایران،مسأله اشتغال و یا به عبارت بهتر معضل بیکاری است.بالابودن نرخ بیکاری در کشور که تابعی از دو عامل رشد فزاینده جمعیت و کمبود فرصتهای شغلی است باعثگردیده تا پرداختنبه این مسأله و تلاش برای حل آن حائز اهمیت ویژهای باشد.گرچه برخی از عوامل بیکاری،ریشه در وضعیت اقتصادی جامعه دارد اما به نظر میرسد عوامل مهمتر را باید در فرهنگ جامعه جستجو کرد،چراکه جمعیت 70 میلیونی ایران به هیچوجه با جمعیت انبوه کشورهایی مثل چین و یا هند قابل مقایسه نیست و این درحالی است که در این کشورها بیکاری یک مشکل جدی تلقی نمیشود،در مقیاس کوچکتر،در شرایط کنونی که بیکاری مشکل عمده ایران محسوب میشود در برخی استانها -مثل یزد-با وجود وضعیت طبیعی و اقلیمی ناسازگار و عدم وجود شرایط مناسب، مشکلی به نام بیکاری وجود ندارد و به عکس،کرمانشاه با دارابودن اقلیمهای گوناگون،خاک مرغوب و شرایط مناسب، یکی از مسألهدارترین مناطق کشور از نظر اشتغال است به گونهای که در چند ساله اخیر همواره در رسته استانهایی که بیشترین مشکل بیکاری را دارند قرار گرفته است که این مسأله خود بیانگر اهمیت و نقش فرهنگ جامعه درمورد پدیده اشتغال است.در این مقاله قصد بر آن است تا با بررسی نتایج"سنجش نگرش جوانان 26-18 ساله شهر کرمانشاه نسبت به کار و برخی عوامل اجتماعی مؤثر بر آن" تحلیلی اجتماعی از پدیده بیکاری در کرمانشاه ارائه گردد.
خلاصه ماشینی:
"کمااینکه میزان اخلاق کار بویژه دلبستگی و علاقه به کار و پشتکار و جدیت در کار جوانان 62-51 ساله به مراتب کمتر از سایر گروههای سنی است(معیدفر:0831) چنین نتایجی مؤید وجود اشکالات اساسی در روند جامعهپذیری افراد خصوصا در بین نسل جدید است که میبایست برطرف شود،بدانگونه که افراد نسبت به کار توجه بیشتری پیداکرده و ضمن کسب مهارت کار و درونیکردن ارزشهای آن در انطباق با جامعه جدید،به نگرش مثبت دستیابند، این نکته که انگیزه برای برعهده گرفتن نقشهای تولیدی و ایفای آنها به موجب هنجارها و الگوهایی است که فرهنگ جامعه تعیین میکند به هیچروی قابل انکار نیست بنابراین اگر در پژوهش حاضر بدین نتیجه میرسیم که نگرش جوانان شهر کرمانشاه نسبت به کار"نگرش حدوسط" است بایستی دلایل آن را در ضعف نهادهای جامعهپذیری نظیر خانواده، مدرسه،رسانهها و بطورکلی فرآیند شهرنشینی جستجو نماییم،البته از نقش مهم دولت در این مسئله نبایستی غافل ماند،دولت برای اینکه تقاضاهای عظیم افراد جویای کار باشد میبایست با در پیش گرفتن راهکارهای مبتنیبر خلاقیت و کارآفرینی به شکلگیری نگرشهای مثبت به کار کمک کند،تجربه نشانداده که حمایتهای دولتی مبتنیبر توسعه سختافزار نظیر اعطای وامهای گوناگون به بیکاران و امکاناتی از این دست نهتنها به سود بیکاران نبوده که خود معضلی دیگر پدید آورده است،مثال بارز آن اعطای وامهای موسوم به وام بیکاری بود که به دلیل آنکه خیل بیکاران کرمانشاهی فاقد مهارتهای عملی بوده و کارآفرینی را تجربه نکرده بودند، ظرف مدت کوتاهی خیابانهای شهر با سیل عظیم اتومبیلها اسقاطی و قراضه دهه 04 و 05 مواجه شد که برای"مسافرکشی"استفاده میشد،بههرحال با اتخاذ سیاستهای مناسب میتوان بر این نگرش که ایجاد فرصتهای شغلی را فقط بر عهده دولت میداند و هیچ جایی برای کارآفرینی و خلاقیت در نظر نمیگیرد فائق آمد."