خلاصه ماشینی:
"مشابه بحث فوق را میتوان در باب جدول 11 نیز ارائه داد و بطور مشخص سؤآل کرد که آیا فعالیتهای کشاورزی که در طول 04 سال گذشته سطح اشتغال آن تقریبا ثابت مانده است، حالا در این دو برنامه میتواند مثلا یک میلیون فرصت شغلی ایجاد کند؟اگر در این فعالیت چنین پتانسیلی وجود ندارد، کدام فعالیتها باید عهدهدار ایجاد فرصتهای شغلی بیشتری برای جبران این فرصتهای شغلی باشند؟ سؤالاتی که باید پاسخ داده شوند: 1-چه تحول ساختاری از منظر نگرشها،نهادها،قوانین و موجودی دانش صورت خواهد گرفت تا کانونهای تمرکز نیروی انسانی دگرگون شود؟ 2-چه تحول ساختاری از منظر ایجاد بنگاههای جدید،تولید سرمایهگذاری و انباشت و سرمایه در بنگاههای فعلی صورت خواهم گرفت تا در برنامه چهارم 4/5 میلیون فرصت شغلی ایجاد شود؟ 3-پایداری فرصتهای شغلی موجود به چه میزان است؟ 4-فرصتهای شغلی آینده در پهنه سرزمین چگونه توزیع خواهند شد؟ 5-آیا بخش عمومی بهعنوان یک متقاضی برای عرضه نیروی کار جدید مطرح است؟در غیر این صورت کدام گروهها در بخش خصوصی باید عهدهدار ایجاد مشاغل جدید باشند؟ 6-فرصتهای شغلی آینده بیشتر در کدام فعالیتهای اقتصادی ایجاد خواهد شد؟ 7-تحولات فرایندهای تولید در بنگاههای اقتصادی،بیشتر تشکیل دهنده کدام گروه شغلی در آینده بازار کار ایران هستند؟ 8-وضعیت بازار کار غیر متشکل در آینده چگونه است؟ 9-وضع دانش بری فعالیتهای اقتصادی در آینده چگونه خواهد شد؟ 01-بازار کار آینده نیازمند چه زمینههای علمی و تخصصی است؟ سخنان پایانی برای حل مساله اشتغال و نیل به تعادل در بازار کار نباید صرفا به این بازار اندیشید،بلکه بهبود وضعیت بازار کار در گرو عملکرد مطلوب بازارهای اقتصادی و اتخاذ سیاستها و خط مشیهای صحیح اقتصادی و مدیریت و تخصیص بهینه منابع مالی و فیزیکی و نظایر آن است."