خلاصه ماشینی:
"به هر حال،تحلیل فوق از این نظر حائز اهمیت است که نشان میدهد روند بهرهوری و مولد بودن اشتغال در دوره *اگر جامعه مصرفی ایران را به دو قشر پردرآمد و کم درآمد تقسیمبندی نماییم،خواهیم دید که قشر پردرآمد از نظر نوع الگوی مصرف و سرمایهگذاری اطمینان و اعتقادی به کارکردهای داخلی اقتصاد و از نظر نوع فعالیت به فعالیتهای تولیدی ندارد.
تقریبا در تمامی 05 سال عمر نظام برنامهریزی ایران هدفهایی نظیر افزایش تولید، سرمایهگذاری و ایجاد اشتغال به عنوان محورهای اساسی برنامه در دستور کار سیاستگذاران و برنامهریزان اقتصادی باید در نظر داشت که فشار رشد جمعیت خواه ناخواه برای ایجاد فرصتهای شغلی،تصمیمگیران و سیاستگذاران را آنچنان تحت فشار قرار میدهد که مولد بون و بهرهوری شاغلین اهمیت دست دومی داشته باشد.
اما تجربه عملی در اقتصاد ایران بخصوص در دو دهه اخیر نشان میدهد که تولید و سرمایهگذاری در درون اقتصاد ایران به شرایط درونزا و پویایی دست نیافته استأدر 02 سال اخیر نرخ رشد اشتغال کشور 2/5 درصد و تعداد مشاغل ایجاد شده سالانه 982 هزار نفر و در مجموع 5775 هزار نفر و نرخ رشد تولید ناخالص ملی 1/2 درصد بوده است.
به دلیل چنین وضعیتی در برنامه سوم توسعه سیاستهای مربوط به تغییر ساختار و نهادهای مربوط به بازار کار به صورت زیر ترسیم شده است: تداوم سیاستهای کنترل جمعیت و عرضه نیروی کار،گسترش نظام تأمین اجتماعی،توسعه مشارکت بخش خصوصی در فعالیتهای اقتصادی در بازنگری قوانین نیرو کار،ارتقاء آموزشهای لازم متناسب با نیازهای بازار کار،افزایش بهرهوری نیروی کار،انجام تمهیدات لازم برای توسعه سرمایهگذاری بخش خصوصی و جذب سرمایههای خارجی و اولویت قائل شدن برای تکنینکهای کاربر تولید خطوط اصلی سیاستهای بازار کار را تشکیل میدهند."