چکیده:
نوشتار زیر، نقدی است بر دیدگاهی که از تجربه گرایی وحی (تجربه دینی بودن
وحی) دفاع میکند.
«همسانانگاری وحی و تجربه دینی»، «تکاملپذیری تجربه نبوی»، «تابع
بودن وحی از پیامبر در فرایند اخذ وحی»، «عصری بودن دین»، «بشری بودن
دین» و «بسطیابی تجربه نبوی» مطالبی است که نویسنده مقاله به تحلیل و ارزیابی
آنها میپردازد.
خلاصه ماشینی:
") و یا معارف بلند و والایی که در باب خداشناسی و صفات و اسمای حسنای ذات حق و رابطه خدا با جهان در قرآن آمده است و یا داستانها و جریانات متعددی که در قرآن آمده است ناقض این تئوری نیست؟ آیا آموزههای فراوانی که در شریعت اسلام (قرآن و سنت) در باب فضایل و رذایل اخلاقی و آداب و سنن فردی و اجتماعی آمده است؛ آموزههایی که مجلدات زیادی از کتب روایی و تاریخی را به خود اختصاص داده است، مطابق و مناسب با محیط شبه جزیره حجاز جاهلی میباشد؟ آیا اطلاعات و دانشهای فراوانی که قرآن در باب کیهانشناسی و انسانشناسی و طبیعتشناسی مطرح کرده است سنخیتی با دانشهای آن محیط و روزگار دارد؟ آیا احکام وسیع عبادی و بهداشتی و اجتماعی و حقوقی و قضایی که در اسلام وجود دارد نشانه روشنی از تطابق با محیط و رنگپذیری از محیط دارد؟ آیا مباحث کلامی و فلسفی و عرفانی مطرح شده در قرآن و نهجالبلاغه و کتب روایی ما متناسب و مطابق با محیط اجتماعی و عقاید کلامی و فلسفی آن زمان میباشد؟ آیا دستورها و توصیههای فراوان اسلام در باب طلب علم با نفی همه محدودیتها در این رابطه؛ یعنی نفی محدودیت زمانی (اطلبوا العلم من المهد إلی اللحد) و نفی محدودیت مکانی (اطلبوا العلم ولو کان بالصین) و طبق برخی از نقلها نفی محدودیت از نظر جنسیت (طلب العلم فریضة علی کل مسلم و مسلمة) و نفی محدودیت از جهت کافر و مؤمن بودن معلم (خذوا الحکمة ولو من أهل الشرک و یا انظر إلی ما قال و لاتنظر إلی من قال) و چنان که از برخی روایات یادشده استفاده میشود، نفی محدودیت از جهت رشته و موضوع علمی و نیز اصل فریضه دانستن علم و فضیلت علما و دانشمندان و مجالست با آنها و فضیلت نگاه به چهره و در خانه آنها و نیز آیات و روایات فراوان درباره اهمیت عقل و تعقل و تفکر که برای هر ناظر منصفی خیرهکننده و شگفتآور است و این همه دعوت به اقامه استدلال و برهان و پرهیز از لغزشگاههای فکری، مانند تقلید کورکورانه و هویپرستی و پیروی از ظن و گمان و شتابزدگی در اظهار نظر و داوری و..."