چکیده:
سعدی، شاعر بلندآوازه قرن هفتم، در گلستان با گرایش بهنحو طبیعی زبان و پرهیز از تکلف و آرایش ساختگی کلام، زبان را در مجرای طبیعی آن بهکار گرفته و ارتباط تنگاتنگ و عمیق وی با ذهن و زبان مردم، به این اثر قبولی عام بخشیده؛ چنانکه در نیمه دوره قاجار، وقتی نویسندگان بهدنبال الگو و نمونهای از نثر در ادبیات سنتی میگشتند، به هیجوجه نمونهای بهتر از گلستان نمیتوانستند بیابند. بدینترتیب، اثرپذیری از زبان و وجوه ادبی نثر سعدی تا روزگار ما ادامه یافته است. سرگذشت حاجی بابای اصفهانی نیز متاثر از نثر گلستان است که در ادامه مقاله به ویژگیهای آن پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
گرایش به نثری هنری و در عین حال ساده و روان، علاوه بر اینکه بهصورت ملموس در آثار این دوره قابل مشاهده است، در مقدمۀ ترجمۀ سرگذشت حاجیبابا اصفهانی نیز ویژگی اصلی آن «عامفهم، خاصپسند» معرفی شده است.
کامیار عابدی با بررسی نوع نگاه به سعدی در این عصر مینویسد، «باید دانست که سعدی، بهویژه در گلستان، بیش از هر کتاب دیگر در میان ایرانیان و فارسیزبانان، روح و درون جامعۀ ایرانی و فارسیزبانان را نشان داده و ابعاد مختلف زندگی اجتماعی این بخش از شرق میانه را باز گفته است» (عابدی، 1391: 70).
آشنایی با غرب و تحولات دیگر نظیر اعزام محصل به غرب، ورود صنعت چاپ، شکلگیری نخستین روزنامهها، افزایش میزان منابع مکتوب، ترجمۀ آثار علمی و ادبی غرب؛ شکست از روسیه و ضرورت ایجاد اصلاحات در تمامی زمینهها؛ صلح و آرامش ناشی از استقرار حکومت مرکزی؛ شکلگیری دورهای از آزاداندیشی و تحول در کل منطقه؛ شکلگیری آثار علمی و ادبی در سایۀ توجه شاهان قاجار به علم و ادب؛ افزایش میزان سواد، افزایش مکتبخانهها و در اواخر این دوره تأسیس مدارس جدید، توجه به مردم بهعنوان مخاطبان فرهنگ و ادب از جمله عواملی بود که به تغییر تدریجی نثر عصر قاجار و شکلگیری اسلوب جدید نگارش منجر شد.
میرزاحبیب اصفهانی متأثر از فضای آموزشی عصر قاجار و نویسندگان این دوره، بهشدت شیفته سبک و اسلوب نویسندگی سعدی بود و با همین رویکرد به ترجمهای آزاد از کتاب سرگذشت حاجیبابای اصفهانی اثر جیمز موریه دست زد.