چکیده:
حق تحصیل کودکان و نوجوانان از جمله حقوقی است که هم در قوانین داخلی و هم در اسناد بینالمللی مورد تاکید و توجه قرار گرفته است. این حمایتهای تقنینی بنا به آسیبهای ناشی از عدم تحصیل و یا منع از تحصیل است که میتواند در مواردی نظیر بزهکاری اطفال و نوجوانان بروز و ظهور کند، چرا که آمارهای ارائه شده توسط نهادهای ذیربط و همچنین آرای قضایی و پرونده شخصیت کودکان بزهکار نشان دهنده این امر است دور ماندن از تحصیل و منع آنها توسط والدین و باندهای بزهکاری به هر دلیلی اعم از فقر مالی و موارد مشابه آن و پیوستن به گروههای تکدیگری و جرایم خرد مربوط به مواد مخدر، سرقت، زورگیری و... در کنار الگو پذیری و تقلید از گروه همسالان بزهکار میتواند نقش مهمی در سرنوشت تاریک این دست از کودکان داشته باشد. لذا در پژوهش پیش رو که به روش توصیفی و تحلیلی تهیه و تنظیم شده است پس از بررسی موارد بازدارنده از تحصیل مانند فقر اقتصادی، مهاجرت خانوادهها، مشکلات فرهنگی، فقدان امکانات، سوء استفاده باندهای بزهکاری، احتیاج به شغل و درآمد و... دریافتیم که عمدهترین عامل مربوط به بازماندن کودکان از تحصیل، رفتار والدین و ممانعت آنها به دلیل مشکلات مالی و یا فرهنگی است. در این خصوص راهکارهایی توسط نهادهای ذیربط ارائه گردیده است که این نهادها مانند وزارت آموزش و پروش، مدارس و محیطهای آموزشی، سازمان تامین اجتماعی، سازمان بهزیستی، کمیته امداد امام خمینی (ره) و نظایر آنها، هریک با تصویب قوانین، شناسایی کودکان باز مانده از تحصیل، اقدامات فرهنگی، اعزام معلم به مناطق محروم و تحصیل رایگان و... تلاش داشتهاند تا موانع تحصیلی کودکان و نوجوانان را کاهش دهند.