چکیده:
رابطه گفتمان انقلاب اسلامی و طبقه متوسط از جمله مسائل مهم در حوزه مباحث انقلاب اسلامی و جامعه شناسی سیاسی انقلاب به شمار می آید. تحولات گفتمانی انقلاب اسلامی در بعد دال های شناور، حرکت سینوسی را در رابطه میان گفتمان انقلاب اسلامی و طبقه متوسط موجب شده، که به نوبه خود زمینه تغییر و تحولات مختلفی در پهنه سیاست ایران در عصر جمهوری اسلامی شده است. پرسش پژوهش حاضر معطوف به چگونگی رابطه میان گفتمان انقلاب اسلامی و طبقه متوسط است. فرضیه مقاله عبارت است از اینکه: به دلیل نقش آفرینی پر رنگ طبقه متوسط در عرصه حکمرانی مدرن، دولت های عصر جمهوری اسلامی، بر اساس خرده گفتمان خود، در تعامل با طبقه متوسط پاسخ زیبنده خود را ارایه داده اند. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی است و روش گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای می باشد. یافته پژوهش حاکی از آن است که بیشتر خرده گفتمان های انقلاب اسلامی با توجه به دال های شناور مطرح خود در صدد ارایه ترجیحات نسبت به لایه های سنتی و جدید طبقه متوسط بوده اند و بر اثر این ترجیحات موجب کاهش یا افزایش نیرو و توان طبقه متوسط یا لایه های سنتی و جدید آن شده اند.
The relationship between the discourse of the Islamic Revolution and the middle class is one of the important issues in the field of Islamic Revolution and the political sociology of the Revolution. The discourse developments of the Islamic Revolution in the dimension of floating signs have caused a sinusoidal movement in the relationship between the discourse of the Islamic Revolution and the middle class, which in turn has led to various changes and developments in Iranian politics in the era of the Islamic Republic. The question of the present study focuses on the relationship between the discourse of the Islamic Revolution and the middle class. The hypothesis of the article is that: Due to the colorful role of the middle class in the field of modern governance, the governments of the Islamic Republic, based on their sub-discourse, have provided a beautiful answer in interaction with the middle class. The research method is descriptive-analytical and the data collection method is library. The research findings indicate that most of the sub-discourses of the Islamic Revolution, due to their floating signs, have sought to provide preferences over the traditional and new layers of the middle class, and as a result of these preferences, reduce or increase the strength and power of the middle class. Or have become its traditional and new layers.
خلاصه ماشینی:
تحولات گفتمانی انقلاب اسلامی در بعد دال های شناور، حرکت سینوسی را در رابطه میان گفتمان انقلاب اسلامی و طبقه متوسط موجب شده، که به نوبه خود زمینه تغییر و تحولات مختلفی در پهنه سیاست ایران در عصر جمهوری اسلامی شده است.
یافته پژوهش حاکی از آن است که بیشتر خرده گفتمان های انقلاب اسلامی با توجه به دال های شناور مطرح خود در صدد ارایه ترجیحات نسبت به لایه های سنتی و جدید طبقه متوسط بوده اند و بر اثر این ترجیحات موجب کاهش یا افزایش نیرو و توان طبقه متوسط یا لایه های سنتی و جدید آن شده اند.
در دوره جمهوری اسلامی، طبقه متوسط جدید به علت رشد جمعیت به ویژه در دهه اول انقلاب و نیز گسترش سواد آموزی و توسعه مراکز آموزش عالی در سرتاسر کشور، در مقایسه با دوره پهلوی رشد چشمگیری داشته است و در عین حال روابط پیچیده و مختلفی با دولت های مختلف داشته است (دیگار و دیگران ، ١٣٧٨: ٤٢٢) بنابراین ، پیش از طرح مفاهیم گفتمان و گفتمان انقلاب اسلامی به مساله کانونی پژوهش یعنی طبقه متوسط پرداخته و در پرتو آن به اثرگذاری خرده گفتمان های انقلاب اسلامی بر وضعیت طبقه متوسط پرداخته خواهد شد.
در اثر انتخاب غیرقابل پیش بینی سید محمد خاتمی به عنوان رییس جمهور ایران در سال ١٣٧٦، گونه ای از مفصل بندی گفتمان جمهوری اسلامی ایران مجال بروز پیدا کرد که به جای تاکید بر روی توسعه اقتصادی در مفصل بندی قبلی، روی توسعه سیاسی تاکید داشت (٢٠٠٩:٥ ,tazmini) گفتمان اصلاحات که با نام هایی چون "دوم خرداد"، "دموکراتیک اسلامی" و "گفتمان فرهنگ گرا"، صورت بندی شده است ، دال مرکزی خود را حول مفهوم "جمهوریت " و "توسعه سیاسی" قرار داد.