چکیده:
سیاست تمرکزگرایی و اجرای برنامههای نوسازی در دوره رضاشاه، در قالب برنامههای گوناگون و به صور مختلف در دستور کار قرار گرفت. در این دوره، اجرای برنامهها و قوانینی چون نظاموظیفه اجباری، سجل احوال، کشف حجاب، تختهقاپو کردن عشایر، نظام قضایی جدید، ثبتاسناد و املاک، امور مالیاتی و... نیازمند سازماندهی تقسیمات کشوری در چارچوب مدرن بود. از این رو، رضا شاه برای اجرای اهداف خود، به ایجاد تحول در ساختار تقسیمات کشوری اقدام نمود. این پژوهش درصدد است به این سوال اصلی پاسخ دهد که روند تغییرات تقسیمات کشوری در دوره رضا شاه چگونه بوده و چه نسبتی با اهداف جریان نوسازی و تمرکزگرایی در این دوره داشت؟ روش تحقیق در این پژوهش، روش تاریخی با رویکرد توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر اسناد آرشیوی، نشریات ادواری و منابع مکتوب است. یافتههای این پژوهش نشان داد که تغییرات در حوزه تقسیمات کشوری در این دوره، تمرکز سیاسی و نفوذ حکومت از استانها تا روستاها را بسیار افزایش داد. به دنبال آن سیاستهای نوگرایانه حکومت در حوزههای مختلف اقتصادی، اداری، آموزشی و بهخصوص تقویت و توسعه ارتش نوین شتاب بیشتری گرفت.
The policy of centralization and the implementation of modernization programs were put on the agenda in the form of various programs and different forms during the Reza Shah period. During this period, the implementation of programs and laws such as the mandatory duty system, civil registry, the discovery of hijab, the Settlement of nomads, the new judicial system, the registration of documents and properties, tax affairs, and so on. It was necessary to organize the divisions of the country in a modern framework. Therefore, Reza Shah changed the structure of the country's divisions to implement his goals. This research is trying to answer the main question, what was the process of changes in the country's divisions during Reza Shah's period, and what was its relationship with the goals of modernization and centralization in this period? The research method in this study is the historical method with a descriptive-analytical approach and relies on archival documents, periodicals, and written sources. The findings of this research showed that the changes in the field of country divisions in this period greatly increased the political concentration and influence of the government from the provinces to the villages. After that, the modernist policies of the government gained more momentum in various economic, administrative, and educational fields especially the strengthening and development of the new army
خلاصه ماشینی:
تغییر ساختار وزارت داخله و تدوین نظـام نامـة وظـایف حکـام در راسـتای نوسازی اداری و ایجاد تمرکز سیاسی در پایتخت بر اساس ضرورتهای پیش گفته و در راستای سیاستهای نوسـازی حکومـت ، اساسـنامه وزارت داخله ای که وظیفه مدیریت تقسیمات کشوری دوره پهلوی اول را بر عهده داشت ، باتوجـه بـه تحولات اداری ایجاد شده در سال هـای آغـازین ایـن حکومـت در سـال ١٣١٠ ش و در ایـام وزارت داخله علی منصور از نو نوشته شد.
ایـن در حـالی بـود کـه وزارت داخلـه دولت های پس از مشروطه و نیز وزارت داخله دولت های بعد از سلطنت رضا شاه ، بـر اسـاس «قانون تشکیل ایالات و ولایات و دستورالعمل حکام » سال ١٢٨٦ ش نسبت به اداره ایالت ها و ولایت های کشور ایران اقدام می کردند.
بنابراین می توان اسـتنباط نمـود کـه رضاشـاه در راسـتای نوسازی در سایر حوزه ها از جمله سیاسی ، اقتصادی ، آموزشـی ، اداری و صـنعتی ، نوسـازی در حوزه تقسیمات کشوری را نیز با تغییر نام مناطق و شهرها آغاز کرد.
این گونه به نظر مـی رسـد کـه فرهنگسـتان در راسـتای جریـان قـوی و گسترده باستان گرایی در دوره رضاشاه ، (دولت آبادی ، ١٣٧١: ٤٣٦ و کرونین ، ١٣٨٣: ٢٠١) برای تغییر مفاهیم تقسیمات کشوری بـه گذشـته باسـتانی ایـران نظـر داشـته اسـت و وجـود ایـن اصطلاحات در دوران باستانی ایران را مبنای تصمیم گیری بـرای تغییـر نـام اجـزای تقسـیمات کشوری قرار داده است .
فرهنگستان نیز نسبت به تغییر نام مفاهیم تقسیمات کشوری اقدام نمود و ریاست وزرا ایـن تغییرات را طی بخشنامه هایی ر آبان ١٣١٦ به دستگاه های اجرایی ابلاغ کرد.