چکیده:
با توجه به ویژگیهای منحصر به فرد شهرهای زیارتی، شهرسازی در بافت اینگونه شهرها تحت تاثیر حضور
مکان مقدس، همواره با چالشهایی همراه بوده است. هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین شاخصهای اثرگذار
بر الگوی بافت شهرهای زیارتی با توجه به ظرفیت گردشگری اینگونه شهرها است و قصد دارد به این پرسش
پاسخ دهد که " چه قواعد و ملاحظاتی در برنامهریزی شهرهای زیارتی با توجه به شاخصهای تبیین شده
میبایست مورد توجه قرار گیرند؟" . این پژوهش از منظر هدف کاربردی-توسعهای بوده و با روش توصیفی-
تحلیلی انجام شده و به منظور گردآوری داده ها از روش مطالعات اسنادی-کتابخانهای بهره گرفته شده است. با توجه به شناخت ویژگیهای الگوی بافت اغلب شهرهای زیارتی، نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که در برنامه ریزی های مربوط به تغییر و توسعه در بافت این شهرها، میبایست شاخصهای اثرگذار تبیین شده و مورد توجه تصمیم سازان و برنامه ریزان قرار گیرند. همچنین مداخلات با ارزیابی های همه جانبه، متناسب با ژنوم اینگونه شهرها و در نظر گرفتن حقوق زائران و مجاوران صورت پذیرد. در پژوهش حاضر 19 شاخص اثرگذار بر الگوی بافت شهرهای زیارتی شامل حریم و قلمرو، مرکزیت، محصوریت، سلسله مراتب، چشمانداز مطلوب، تناسب فضاهای مذهبی، تناسب فضاهای فرهنگی-تفریحی، تناسب فضاهای اقامتی، تناسب فضاهای خدماتی- زیرساختی، تناسب شبکه دسترسی، توجه به بافت پیرامون بقاع متبرکه، توجه به تابآوری زیست محیطی، سبک زندگی اسلامی، هویت دینی، دستیابی به معنویت، ایمنی و امنیت، آموزش، سرمایه اجتماعی-فرهنگی و تعاملات اجتماعی شناسایی و به تبع آن قواعد و ملاحظات مهم در برنامهریزی و توسعه شهرهای زیارتی با توجه به شاخصهای تبیین شده ارائه گردیده است.
Urban planning of pilgrimage cities has always been associated with challenges due
to their unique characteristics and under the influence holy places present there. The
main goal of the current research is to explain the indicators influencing the texture
pattern of pilgrimage cities, considering the tourism capacity there. This research is
applied-developmental in terms of purpose and has been conducted with the
descriptive-analytical method. Also, in order to collect data, the method of
document-library studies has been used. The results show that in the planning related
to change and development in the context of pilgrimage cities, effective indicators
should be explained and taken into consideration by decision makers and planners,
and interventions should be made with comprehensive evaluations, appropriate to
the genome of such cities and considering the rights of pilgrims and neighbors. In
the current research, 19 indicators affecting the texture pattern of pilgrimage cities
include privacy and domain, centrality, enclosure, hierarchy, desirable landscape,
appropriateness of religious spaces, cultural-entertainment spaces, residential
spaces, service-infrastructure, access network, the context around the holy place,
environmental resilience, Islamic lifestyle, religious identity, spirituality, safety and
security, education, and social interactions were identified. Then, the important rules
and considerations in the planning and development of pilgrimage cities were
presented based on the explained indicators.
خلاصه ماشینی:
در پژوهش حاضر ١٩ شاخص اثرگذار بر الگوی بافت شهرهای زیارتی شامل حریم و قلمرو، مرکزیت ، محصوریت ، سلسله مراتب ، چشم انداز مطلوب ، تناسب فضاهای مذهبی، تناسب فضاهای فرهنگی-تفریحی، تناسب فضاهای اقامتی، تناسب فضاهای خدماتی- زیرساختی، تناسب شبکه دسترسی، توجه به بافت پیرامون بقاع متبرکه ، توجه به تاب آوری زیست محیطی، سبک زندگی اسلامی، هویت دینی، دستیابی به معنویت ، ایمنی و امنیت ، آموزش ، سرمایه اجتماعی-فرهنگی و تعاملات اجتماعی شناسایی و به تبع آن قواعد و ملاحظات مهم در برنامه ریزی و توسعه شهرهای زیارتی با توجه به شاخص های تبیین شده ارائه گردیده است .
بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین شاخص های اثرگذار بر الگوی بافت شهرهای زیارتی با توجه به ظرفیت گردشگری مذهبی این گونه شهرها است و قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که "چه قواعد و ملاحظاتی در برنامه ریزی شهرهای زیارتی با توجه به شاخص های تبیین شده میبایست مورد توجه قرار گیرند؟" تا این شهرها بتوانند به عنوان کانونی جامع ، پاسخگوی طیف وسیعی از نیازهای زائران و مجاوران باشند.
فرضیه اصلی پژوهش چنین است که شهرسازی (برنامه ریزی و طراحی شهری) همگون با ژنوم زیارت در بافت شهرهای زیارتی با توجه به پتانسیلی که این شهرها در زمینه توسعه گردشگری مذهبی دارند، میتواند به عنوان کانونی برای پاسخگویی به طیف وسیعی از نیازهای زائران ، مجاوران و گردشگران ایفای نقش کرده و منجر به تقویت نقش منطقه ای و بین المللی این شهرها گردد.