چکیده:
جرایم تروریستی، پدیدهای است محصول علل مختلف که در عین حال، علت شکلگیری وضعیتهای گوناگون محسوب میشود. از دید مناسبات تروریسم و حقوق بشر، این پدیدار، معلول نقض حقوق بشر و نبود شرایط صلح ماندگار است. از همین رو، هنجارهای قابل احترام در جهان (همانند رعایت موازین حقوق بشر، حاکمیت قانون، دموکراسی و صلح و امنیت بینالمللی) را مورد هدف قرار میدهد. بدینسان جامعه بینالمللی برای مقابله و سرکوب تروریسم طی اتخاذ سیاستهای کنشی و واکنشی مبادرت به تصویب اسناد متعددی نمود؛ اما نکته قابل تامل اینکه متاسفانه اسناد یادشده به دلیل عدم وجود ضمانت اجرایی لازم و موثر از حیث عدم پذیرش و اجماع جهانی، نتوانستند توقع جامعه بینالمللی را در مقابله و سرکوب تروریسم مرتفع سازند. بنابراین، نقض حقوق اساسی و بنیادین ملتها به واسطه ترور از جمله نقض فاحش حق حیات، ایجاب میکند تا سازمانهای بینالمللی حقوق بشری، ضمن اتخاذ تدابیر جدی و پیشگیرانه و مقابله موثر با جرایم تروریستی در همه ابعاد آن نهایتا نقش قابل ملاحظهای در تقویت صلح و امنیت بین المللی در جهان ایفا کنند.
Terrorist crimes are a phenomenon that is the product of various causes, which at the same time is considered the cause of the formation of various situations. From the point of view of the relationship between terrorism and human rights, this phenomenon is the result of the violation of human rights and the lack of conditions for lasting peace. Therefore, it targets respected norms in the world (such as compliance with human rights standards, rule of law, democracy, and international peace and security). In this way, the international community adopted several documents to counter and suppress terrorism by adopting active and reactive policies; But the thing to think about is that unfortunately, the aforementioned documents could not meet the expectations of the international community in the fight against and suppression of terrorism due to the lack of necessary and effective executive guarantees in terms of lack of acceptance and global consensus. Therefore, the violation of the basic and fundamental rights of nations through terror, including gross violations of the right to life, requires that international human rights organizations, while taking serious and preventive measures and effectively dealing with terrorist crimes in all its dimensions, ultimately play a significant role in strengthening international peace and security in the world.
خلاصه ماشینی:
٢هم چنين ديگر اسناد منطقه اي ضد جرايم تروريستي از اين ايده حمايت کرده و با صـراحت بـه نقض فاحش حقـوق بشـر بـه وسـيله ي ارتکـاب جـرايم تروريسـتي اشـاره ميکننـد،٣ در حـالي کـه پيش گفتار «پيش نويس کنوانسيون جامع ملل متحد درباره ي مقابله با تروريسم بين المللـي» کـه از سـال ٢٠٠٠ درباره آن گفت وگو شده به طور مشابه اظهار داشته که جرايم تروريستي حقوق بشر را بـه خطـر 1UNComHR resols 1995/43; 1996/47; 1997/42; 1998/47; 1999/27; 1999/30; 2000/30; 2001/37; 2002/35; 2003/37; UNSubComHR resols 1994/18; 1996/20; 1997/39; 1998/29; 1999/26; 2001/18; 2002/24.
٢. دموکراسي و حاکميت قانون در دهه ي ١٩٩٠، مجمع عمومي و کميسيون حقوق بشر ملل متحد به کرات به جرايم تروريسـتي براي نقض دموکراسي ،١ يا بيثبات کردن حکومت هـايي کـه بـه طور قـانوني و مشـروع ٢تشـکيل شـده ، توجه کرده و اين در حالي است که برخي از قطع نامه هاي صـادره از سـوي مجمـع عمـومي تصـريح کرده اند، جرايم تروريستي چالش شديدي را بر دموکراسي، جامعه ي مدني، و حاکميت قـانون تحميـل ميکند.
با اين حال نکته ي مورد اهتمام اين که ، به طور کلي جز در موارد اضطراري، براي مقابله بـا جـرايم تروريستي رعايت همه ي موازين حقوق بشر ضرورت دارد؛ بـه عبارت ديگـر در موقعيت هـاي عـادي، پيش شرط رعايت حقوق بشر در مقابله با جرايم تروريسـتي، شناسـايي حاکميـت و ضـرورت قـانوني بودن اقدام هاي دولت در چنين موقعيتي است .