چکیده:
قانون آیین دادرسی مدنی درخصوص رأی مورد اعتراض شخص ثالث از این نظر که آیا لازم است قطعی باشد یا رأی غیر قطعی هم قابلاعتراض شخص ثالث است، تصریحی ندارد. در این زمینه، دیدگاهها و تحلیلهای متفاوت و متقابلی ارائه شده است. بیان مادۀ 422 قانون آیین دادرسی مدنی نیز درخصوص اعتراض شخص ثالث، قبل از اجرای حکم و پس از آن، نامشخص و قابلبحث است و اشکالهای متعددی دارد. بررسی موضوع نشان میدهد با در نظر گرفتن جوانب مختلف، ترجیح با این است که رأی غیرقطعی را قابلاعتراض شخص ثالث ندانیم و اعتراض شخص ثالث را مختص به رأی قطعی بدانیم. مادۀ 422 قانون آیین دادرسی مدنی را هم باید بر این معنا حمل کنیم که اگر مدت زمان طولانی از اجرای حکم گذشت، بهگونهای که نشاندهندۀ آن باشد که شخص ثالث اگر حقی هم داشته، از آن اعراض کرده، پس از آن، اعتراض شخص ثالث پذیرفته نمیشود، مگر خلاف این مطلب را ثابت کند.
The Code of Civil Procedure does not specify whether a verdict challenged by a third party is final or whether a non-final verdict can be challenged by a third party. In this regard, different and reciprocal views and analyzes are presented. The statement of Article 422 of the Code of Civil Procedure regarding the objection of a third party, before the execution of the sentence and after it, is vague and debatable and has several problems. Examining the issue shows that considering various aspects, it is preferable not to consider the non-final verdict as objectionable to a third party and to consider the third party objection as specific to the final judgment. Article 422 of the Code of Civil Procedure should also be taken to mean that if a long period of time has elapsed since the execution of the sentence, in such a way as to indicate that the third party, if he had a right, waived it, after that, the third party objection will not be accepted unless it proves otherwise.
خلاصه ماشینی:
در مقابل ، قید «قطعی» در مادٔە ۴۲۰ قانون آیین دادرسی مدنی نمیتواند سبب شود این ماده ، مستند محکمی برای دیدگاه لزوم قطعی بودن رأی مورد اعتراض شخص ثالث باشد؛ چون همان طور که گفته شده ، این قید در تأیید این نظر است که مرجع صالح برای اعتراض شخص ثالث نسبت به آرای مرحله تجدیدنظر، دادگاه تجدیدنظر است ، حتی اگر رأی دادگاه تجدیدنظر بر تأیید رأی دادگاه بدوی باشد (شمس ، ۱۳۸۷: ۴۷۷).
ولی اگر هم زمان با اعتراض شخص ثالث نسبت به رأی غیرقطعی، محکوم علیه نسبت به آن تجدیدنظرخواهی کند، در این صورت چون مرجع اعتراض شخص ثالث ، دادگاه صادرکنندٔە رأی و مرجع رسیدگی به تجدیدنظرخواهی، دادگاه تجدیدنظر استان است ، این سؤال مطرح میشود که وضعیت رسیدگی به این دو شکایت ، چگونه است ؟ گفته شده ، در چنین صورتی ممکن است دادگاه بدوی، به دلیل خللی که رأی به حقوق شخص ثالث وارد کرده ، آن را نقض کند و دادگاه تجدیدنظر آن را تأیید کند، بنابراین ، احتمال صدور آرای متعارض وجود دارد و با سکوت قانون ، اگر نپذیریم که دادگاه تجدیدنظر، تا صدور رأی قطعی درخصوص اعتراض شخص ثالث ، قرار اناطه صادر کند، باید بپذیریم که در صورت صدور آرای متعارض ، امکان اعادٔە دادرسی با تفسیر موسع بند ۴ مادٔە ۴۲۴ قانون آیین دادرسی مدنی وجود داشته باشد (افتخار جهرمی و السان ، ۱۳۹۶: ۲۹۹).