چکیده:
کارآفرینی اجتماعی سازمانی را میتوان "پیگیری رفتار کارآفرینانه در سازمانها برای ایجاد ارزش اجتماعی" تعریف نمود. بنابر این شناسایی ابعاد کارآفرینی اجتماعی و رابطه بین این ابعاد، به درک ما از این پدیده و ارائه مدل کارآفرینی اجتماعی سازمانی در سازمانهای غیر انتفاعی کمک بسزایی مینماید که هدف اصلی این مقاله میباشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرای تحقیق، از روش نمونۀ موردی و زمینهای استفاده شده که با توجه به موضوع تحقیق، از طریق پرسشنامه، به شناسایی مولفههای کارآفرینی اجتماعی سازمانی و ارتباط این مولفهها در 10 سازمان غیرانتفاعی ایران به عنوان نمونههای مورد مطالعه پرداخته شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل همبستگی کانونی استفاده شده است. نتایج بررسیها نشان میدهد که 4 بعد اصلی کارآفرینی اجتماعی شامل ابعاد سازمانی، استراتژیک، پیش برنده محیطی و پیش برنده مرحله راه اندازی میباشد که بعد سازمانی متشکل از 7 مولفه شامل فرهنگ سازمانی کارآفرینانه-منابع سازمان- عقلانیت اقتصادی- کنترل و ارزیابی عملکرد- ویژگیها، ارزشها و رفتار کارکنان- ارتباطات سازمانی - ساختار سازمانی مناسب و بعد استراتژیک شامل 2 مولفه شامل ویژگیها، ارزشها و رفتار رهبران استراتژیک - ماموریت چشم انداز محور و بعد پیش برنده محیطی شامل 3 مولفه شامل حمایتهای دولت و شهرداری- محیط اقتصادی مناسب- محیط اجتماعی مناسب و یک مولفه شامل پیش برنده مرحله راه اندازی مبتنی بر اقدامات اولیه میباشد و میان تمامی مولفههای کارآفرینی اجتماعی سازمانی، همبستگی وجود دارد.
Organizational social entrepreneurship can be defined as "pursuing entrepreneurial behavior in organizations to create social value." Therefore, identifying the dimensions of social entrepreneurship and the relationship between these dimensions, helps us to understand this phenomenon and provide a model of organizational social entrepreneurship in non-profit organizations, which is the main purpose of this article. In terms of applied purpose and in terms of research method, considering that the emphasis is on recognizing the dimensions of organizational social entrepreneurship, the case and context sample method has been used to identify the components of the research through a questionnaire. Organizational social entrepreneurship and the relationship between these components in 10 non-profit organizations in Iran are studied as examples. Focal correlation analysis was used to analyze the data. The results show that the four main dimensions of social entrepreneurship include organizational, strategic, environmental, environmental and start-up dimensions, which is an organizational dimension consisting of 7 components including entrepreneurial organizational culture, organizational resources, economic rationality, control and evaluation. Performance - Characteristics, Values and Behavior of Employees - Organizational Communication - Appropriate Organizational Structure and Strategic Dimension Including 2 Components Including Characteristics, Values and Behavior of Strategic Leaders - Vision Mission and Environmental Advancement Dimension Including 3 Components Including Government Support And municipality - appropriate economic environment - appropriate social environment and one component includes the start-up phase based on the initial actions and there is a correlation between all components of organizational social entrepreneurship
خلاصه ماشینی:
com 0000-0002-7861-6441 چکيده کارآفريني اجتماعي سازماني را ميتوان «پيگيري رفتار کارآفرينانه در سازمان ها براي ايجـاد ارزش اجتماعي» تعريف نمود؛ بنابراين شناسايي ابعاد کارآفريني اجتماعي و رابطه بـين ايـن ابعاد، به درک ما از اين پديده و ارائه مدل کـارآفريني اجتمـاعي سـازماني در سـازمان هـاي غيرانتفاعي کمک به سزايي مينمايد که هدف اصلي اين مقاله ميباشد.
اين پژوهش از نظـر هدف کاربردي و از نظر روش اجراي پژوهش ، با توجـه بـه اينکـه تأکيـد بـر شـناخت ابعـاد کارآفريني اجتماعي سازماني است ، از روش نمونه موردي و زمينـه اي اسـتفاده شـده کـه بـا توجه به موضوع پژوهش ، از طريق پرسشنامه ، به شناسايي مؤلفه هـاي کـارآفريني اجتمـاعي سازماني و ارتباط اين مؤلفه ها در ١٠ سازمان غيرانتفاعي ايران بـه عنـوان نمونـه هـاي مـورد مطالعه پرداخته شده است .
درواقع موضوع هويت سازماني از آن جهت اهميت دارد که امکان ارزيابي سازمان هاي با هدف اجتماعي را که داراي هويت دوگانه هسـتند را فـراهم مـيکنـد و همچنـين تعيين کننـده عملکـرد سـازمان هـا اسـت ؛ زيـرا کـارآفريني اجتمـاعي بـه طـور ذاتـي ويژگيهايي از بخش اجتماعي و همچنين از بخش کارآفريني دارد، درحاليکه اهداف و منابع اصلي اين دو بخـش اغلـب متفاوتنـد (٢٠٠٧ ,Phillips &Tracey )؛ بنـابراين بهتر است اين سازمان ها، به منظور حفظ مشروعيت شان در بـين ذينفعـان متعـدد و تهيه و تأمين نيازهاي هر دو بخش به حفظ هويت دوگانـه خـود توجـه ويـژه داشـته باشند؛ بنـابراين لازم اسـت اهـداف و منـابع هـر دو بخـش اجتمـاعي و اقتصـادي را هماهنگ نمايند (٢٠٠٠ ,Lees &Thompson; Alvy ).
Investigating social entrepreneurship: A multidimensional model, Journal of World Business, (41), 21-35, University of Queensland, Australia.