چکیده:
سرمایه اجتماعی از نظر جیمز کلمن بر پایه روابطی شکل می گیرد که میان اشخاص (حقیقی و حقوقی) برقرار می شود. به باور کلمن، اگر سرمایه فیزیکی کاملا ملموس است و اگر سرمایه انسانی کمتر ملموس است و در دانش ها و مهارت های اخذ شده به وسیله فرد حضور دارد، سرمایه اجتماعی به مراتب ناملموس تر است؛ زیرا در روابطی که در بین اشخاص برقرار است، یافت می شود و مولد است. برخلاف تاکید کلمن بر اهمیت وجود سرمایه اجتماعی برای توسعه دارد، امروزه شاهد فرسایش آن در جوامع مختلف هستیم. براین اساس هدف اساسی مطالعه حاضر، نقد آرای کلمن در زمینه سرمایه اجتماعی براساس معیارهای سنجش معرفت اجتماعی (نقد منطق درونی و بیرونی، اعتبار جامعه شناختی و روش شناختی، اعتبار فلسفی و اعتبار کارکردی) است. این پژوهش با استفاده از چارچوب نقد نظریه پیشنهادی قریشی (1393) و با اتخاذ تفکر انتقادی به نقد نظریه کلمن می پردازد. نتایج نشان می دهد که به رغم قدرت تبیین کنندگی نظریه سرمایه اجتماعی کلمن، از منظر معیارهای معرفت اجتماعی نقدهایی بر این نظریه وارد است.
According to James Coleman, social capital is formed on the basis of relationships established between individuals (real and legal). According to Coleman, if physical capital is completely tangible and if human capital is less tangible and is present in the knowledge and skills acquired by the individual, then social capital is far more intangible; because it is found and productive in the relationships between people. Contrary to Coleman's emphasis on the importance of social capital for development, today we witness its erosion in different societies. Therefore, the main goal of the present study is to criticize Coleman's opinions in the field of social capital based on the criteria of measuring social knowledge (criticism of internal and external logic, sociological and methodological validity, philosophical validity and functional validity). Using the framework of criticism of the theory proposed by Qureshi (2013) and adopting critical thinking, this research criticizes Coleman's theory. The results show that despite the explanatory power of Coleman's social capital theory, there are criticisms of this theory from the perspective of social knowledge criteria
خلاصه ماشینی:
با توجه به اهميت ديدگاه کلمن و رويكرد خرد ـ كلاننگر وي به مفهوم سرمايه اجتماعي، در اين نوشتار، بر مبناي رويكرد نظري و براساس معيارهاي سنجش معرفت اجتماعي (نقد منطق دروني و بيروني، اعتبار جامعهشناختي و روششناختي، اعتبار فلسفي و اعتبار کارکردي) به بررسي و نقد نظريه سرمايه اجتماعي پرداخته ميشود.
در چارچوب نظريه انتخاب عقلائي، کلمن معتقد است که کنشگران نميخواهند سرمايه اجتماعي را به وجود آورند، بلکه سرمايه اجتماعي پيامد ناخواسته تلاش آنها براي کسب علايق خود است.
نقد روشي: آيا روش مورد استفاده نظريهپرداز براي آزمون نظريه دچار کاستي بوده است؟ با توجه به معيارهاي نقد اوليه و ثانويه ذکرشده، در اين مطالعه نظريه سرمايه اجتماعي کلمن مورد نقد و بررسي قرار خواهد گرفت.
کلمن به شدت تحت تأثير گري بکر (اقتصاددان امريکايي) بود که در کار خود بر روي سرمايه انساني، اصول اقتصاد را براي مطالعه آموزش و پرورش، خانواده، سلامت و تبعيض به کار برد و از چارچوب نظري نظريه انتخاب عقلايي استفاده کرد.
اما کلمن با ناديده گرفتن اين رويکردها، تصوير کاملي از سرمايه اجتماعي ارائه نکرده است؛ درنتيجه کار او از حيث انسجام به لحاظ عدم توانايي نظريه در تأمين انتظار جامع و مانعبودن، قابل نقد است.
با اين توضيح، يکي ديگر از نقاط قوت نظريه سرمايه اجتماعي کلمن آن است که مناسبات قدرت نتوانسته مسير فکري او را تغيير دهد.
_____ , 1994, Foundations of Social Theory, Cambridge, MA: The Belknap Press of Harvard University.