چکیده:
درخت یکی از مظاهر طبیعت است که در طول تاریخ و در گستره ای وسیع مورد توجه و حتی پرستش انسان ها بوده است. مسیله اصلی این تحقیق مربوط به تقدس برخی درختان در بلوچستان ایران و فلسفه این تقدس است. درخت به دلیل ویژگی هایی چون طول عمر، عمودی بودن و چرخه حیات، نماد هستی، جاودانگی و مظهر قدرت و رستاخیز بوده است. به نظر می رسد، درختانی که بازتاب دهنده حداکثری این ویژگی ها بوده اند، رازآلوده تر و حیرت انگیزتر بوده و موجب تواضع و تعظیم انسان می شده اند. در بلوچستان موارد متعددی از این درختان کهن سال وجود داشته است که مردم با دخیل بستن بدان ها، حاجات خود را از آنها طلب می کرده اند و برای رضایت آنها نذر ها و قربانی ها انجام می داده اند. اعتقاد به ارتباط میان درختان سربه فلک کشیده و عالمی که آن را محل تعیین مقدرات می دانستند و انتظار رفع نیازهایی که در شرایط عادی امیدی به رفع آنها نبوده، از مهم ترین عوامل تقدیس این درختان بوده است. ازاین رو مردم اقدام به قربانی یا تقدیم نذورات گوناگون در پای این درختان و بستن دخیل بر آنها می کنند تا با تحریک و تاثیرگذاری بر آنها به هدف خود نایل آیند. این مقاله با استفاده از منابع مکتوب و نیز با روش میدانی و از طریق گفت وگو با افراد کهن سال این منطقه فراهم شده است و هدف از آن بررسی پیشینه عقیدتی مردمی است که روزگاری در این منطقه می زیسته اند و درختان مقدس در زندگی ایمانی آنها و در لحظات حساس حیات آنان نقش پررنگی را ایفا می کرده است.
Tree is one of the manifestations of nature that has been widely noticed and even worshiped by humans throughout the history. The main issue of this research is the sanctity of some trees in Baluchistan of Iran and the philosophy of this sanctity. Due to some of its features such as longevity, verticality and life cycle, the trees have been symbols of existence, immortality and manifestation of power and resurrection. The trees with the most reflection of these features seem to be more mysterious and astonishing and have caused human humility and reverence. There have been many cases of these old trees in Baluchistan where people have invoked them for their needs and made nazrs and sacrifices for their satisfaction. The most important factors in the sanctity of these trees are the belief in the relationship between towering trees and the world in which their destinies are determined, and the expectation of meeting needs that could not be met in normal conditions. Therefore, people make sacrifices or nazrs at the bottom of these trees and invoke them to achieve their goals by stimulating and influencing them. This article has been prepared using written sources, field research and talking to the old people of this region, and its purpose is to investigate the religious background of the people who once lived in this region and the sacred trees played a prominent role in their religious life and decisive moments.
خلاصه ماشینی:
در بلوچستان موارد متعددي از اين درختان کهنسال وجود داشته است که مردم با دخيل بستن بدانها، حاجات خود را از آنها طلب ميکردهاند و براي رضايت آنها نذرها و قربانيها انجام ميدادهاند.
الياده تصريح ميکند که اين پندار دربارة بيشتر درختان کهنسال وجود داشته است که گويا آنها عمري جاودانه دارند يا دستکم دورة عمرشان چندين برابر انسانها بوده است و نياکان پرستندگان، چندين نسل در ساية همان درخت مقدس زندگي كردهاند (الياده، 1959، ص 276).
در اسلام، درخت ذاتاً داراي تقدس نيست؛ اما بهواسطة نقش مهم آن در زندگي مردم و ارتباط با باور کهن و تأکيد قرآن کريم، مورد توجه است و مطلوب شمرده ميشود؛ بهويژه درختان پردانهاي چون انار، انجير و انگور که نشانة باروري، فراواني و برکتاند و ميوههاي آنها بهروايت قرآن کريم در بهشت وجود دارند.
سرو کهنسال (سول) سَر کَهنو اين درخت در قسمت شمالي تفتان و در حوزة ميرجاوه قرار دارد و مانند ديگر سروها محل زيارت و برآورده شدن حاجات مردم آباديهاي منطقة ميرجاوه بوده است و بعد در دورة اسلامي نام آن مانند بيشتر اين درختان به مرتضالي (مرتضي علي) تغيير یافته و باز هم بهعنوان زيارت استفاده شده است.
چنار مانند سرو زربين از درختان منحصربهفرد است که تعداد معدودي از آنان در اطراف تفتان وجود دارد و گويي دين و باوري در کاشت آنها، مانند سول، نقش داشته و به آنها حالت تقدس داده است تا مردم براي رفع حوایج و شفاي بيماريها و حل بسياري از مشکلات به آنها متوسل شوند که در اينجا به دو نمونه از اين درختان (شاهچنار گرز و شاهچنار تمندان)، که يکي سوزانده شده و ديگري هنوز سبز و پابرجاست، میپردازیم.