چکیده:
از موارد مهم در بحث ضمان، لزوم احراز رابطه سببیت میباشد؛ بدیننحو که باید نتیجۀ زیانبار مستند به رفتار شخص باشد تا بتوان وی را در برابر این نتیجه ضامن دانست. بر همین مبنا، چنانچه صاحب شیئی، هیچ گونه تقصیری در رابطۀ با آن نداشته باشد، جنایت یا خسارتی که به سبب آن شیء به دیگری وارد میشود، منتسب به صاحب شیء نخواهد بود. به عبارت دیگر، صِرف مالکیت بر شیء یا عهدهدار بودن امر آن، برای انتساب جنایت به وی و ضامن بودن او کافی نخواهد بود. این عدم ضمانِ صاحب اختیار شیء، از منظر فقهی «جبار» نامیده میشود. در خصوص این قاعده و مفاد آن، علاوه بر حدیث نبوی جبار که به طور ویژه بدان پرداخته میشود، روایات عام دیگری نیز وجود دارد که در صورت عدم قصور یا تقصیر صاحبان اشیایی که بر شیء تحت اختیارشان، تسلط تام داشتهاند، جنایات و خسارتِ ارتکابیافته به سبب آن اشیاء را منتسب به صاحبان آن نمیداند. در هر حال با توجه به انعکاس مفاد قاعده مذکور در برخی از مواد قانون مجازات اسلامی همچون مواد 500، 505، 511، 512 و 520، واکاوی قاعده مذکور میتواند موارد عرفی عدم استناد جنایت و خسارت به صاحبان اشیاء را ضابطهمند سازد.
One of the essential factors in the discussion of liability is the necessity of establishing a causal relationship. This requires that the resulting harm must be attributable to the conduct of an individual in order to hold them liable for that consequence. Accordingly, if the owner of an object has no fault in relation to it, any crime or damage caused by that object to another will not be attributed to the owner. In other words, mere ownership of an object or being responsible for it will not be sufficient to ascribe a crime to the owner and make them liable. This lack of liability for the owner’s control over an object is referred to as “Jobar” in Islamic jurisprudence. Regarding this principle and its implications, in addition to narration articulated by the Prophet Mohammad (Praise of Allah and People be Upon Him) known as “Hadith Jobar”, there are other religious narratives that, in cases where the owners of objects that are fully under their control have not committed any fault or negligence, do not attribute crimes and damages resulting from those objects to their owners. Nevertheless, considering the reflection of the content of this principle in certain articles of the Islamic criminal law code of Iran, such as Articles 500, 505, 511, 512, and 520, an examination of the aforementioned principle can establish criteria for not attributing crimes and damages to the owners of objects based on customary norms.
خلاصه ماشینی:
بر اساس روایت مشهور نبوی «الْعَجْمَاءُ جُرْحُهَا جُبَارٌ وَالْبِئْرُ جُبَارٌ وَالْمَعْدِنُ جُبَارٌ وَفِی الرِّکَازِ الْخُمُسُ» (بخاری، 1422: 23/3؛ قشیری نیشابوری، بیتا: 9/94؛ ابن حنبل شیبانی، 1421: 2/239، 254، 285، 319، 326، 415، 454، 456 و 501؛ دارقطنی، 1424: 8/114، 116، 117، 118، 123 و 310؛ دارمی، 1412: 7/157، 281 و 282؛ نسائی، 1421: 2/23 و 3/424؛ سجستانی ازدی، بیتا: 4/322؛ قزوینی، بیتا: 8/224، 245 و 246؛ ترمذی، 1998: 3/42 و 5/245؛ کلینی، 1388: 7/377؛ طوسی، 1364: 10/225؛ همو، 1390: 4/225)، هر گونه جنایت و تلفی 1 که به خود حیوان، چاه یا معدن استناد داده میشود، صاحب اختیارش ضامن آن نیست و آن جنایت یا تلف، محکوم به جبار و هدر است.
در این مورد میتوان به دو روایت زیر استناد نمود: 1ـ «حَدَّثَنَا (مُسْلِمَ بنَ الحَجَّاجِ النَّیسابُورِیِّ) مُحَمَّدُ بْنُ رُمْحِ بْنِ الْمُهَاجِرِ أَخْبَرَنَا اللَّیْثُ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ مُوسَی عَنِ الْأَسْوَدِ بْنِ الْعَلَاءِ عَنْ أَبِی سَلَمَةَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ عَنْ رَسُولِ اللّٰه( أَنَّهُ قَالَ: ”الْبِئْرُ جَرْحُهَا جُبَارٌ وَالْمَعْدِنُ جَرْحُهُ جُبَارٌ وَالْعَجْمَاءُ جَرْحُهَا جُبَارٌ وَفِی الرِّکَازِ الْخُمْسُ“» (قشیری نیشابوری، بیتا: 5/127)؛ مسلم [با سند صحیح] از ابوهریره از رسول خدا( نقل میکند که ایشان فرمود: هر نوع آسیبی که توسط چاه، معدن و حیوان وارد میشود، هدر و بدون ضمان است و خمس گنجهای مدفون در زمان جاهلیت باید پرداخت شود.