چکیده:
ادبیات هر دورهای متأثّر از اوضاع و شرایطی است که با آن تعامل دارد. شعر خزعل ماجدی (متولّد 1951) و نسیم شمال (1313- 1249) نیز متأثّر از شرایطی است که از دیرباز، دشمنان برای عراق و ایران پدید آورده بودند. این دو شاعر در ابعادی گسترده و با نگرشی سلبینگر، وضعیت جامعۀ خود را نقد کردهاند. نظریۀ زیباییشناسی انتقادی بهعنوان محصول مکتب فرانکفورت در قرن بیستم پا به عرصۀ وجود گذاشت و عمدهترین هدفش را میتوان مخالفت با وضعیت موجود و درنهایت رهایی انسان معاصر بهعنوان موجودی آزاد دانست. جریان ادبی شعر عربی و فارسی بهدلیل اشتراک در شرایط اجتماعی – فکری - سیاسی، تجربههای مشترکی را رقم زد که این تحوّل تقریباً هم در محتوا و هم در فرم آثار ادبی دو ملّت قابل مشاهده است. یکی از مهمترین عناصر شعری مشترک خزعل ماجدی - بهعنوان شاعر عراقی - و نسیم شمال - شاعر ایرانی - روح و فضای انتقادی است که بر اشعارشان سایه افکنده است. شیوۀ بهکار گرفتهشده در نوشتار پیش رو، تطبیق اشعار دو شاعر ایرانی و عراقی براساس مکتب آمریکایی و برمبنای تحلیل و تفسیر کتابخانهای است. این دو ادیب همچون نظریهپردازان مکتب فرانکفورت و نظریۀ زیباییشناسی انتقادی، ایدئولوژیکی بودن هر نوع اثر ادبی و غیر ادبی را نفی میکنند و اصالتش را در استقلال آن میدانند. پژوهش حاضر بر آن است تا اصلیترین دغدغههای فکری هردو شاعر را از چهار جنبۀ مشترک: رمز سیاسی، رمز اجتماعی، رمز اسطوری و رمز تاریخی که دارای بار نمادین است؛ ازنظر زیباییشناسی انتقادی مقایسه و تحلیل کند. از تحلیل اشعار ایشان چنین استنباط میشود که ریشۀ تمام مشکلات ایران و جهان عرب براساس این نظریه، سلطۀ سیاسی حاکم است و راه ایجاد آزادی در جامعه، حذف سلطهگری در کشور است. خزعل ماجدی و نسیم شمال بهطور رمزی اندیشههای ضدّ استعماری خود را بیان نموده و برای تجسّمبخشیدن به واقعیت کشور و تهییج جامعه از رمزهای اجتماعی و سیاسی و اسطوری و تاریخی کمک گرفتهاند تا بدینوسیله اهداف و ارزشهای مورد نظر خود را رواج دهند.
The literature of each period is influenced by the interacting circumstances of that particular period. The poetry of Khazal Majedi (born in 1951) and Nasim Shomal (1313-1299) experience the impact of the conditions created by the enemies of Iraq and Iran for a long time. These two poets have criticized the existing situation of their society back in the old days on a large scale and have held a negative attitude against it. The theory of critical aesthetics emerged as a production of Frankfurt School of thought in the twentieth century, and the main goals it carried were opposing the existing status and, ultimately, experiencing the liberation of contemporary man as a free being. The current literature of Arabic and Persian poetry, due to their common social-intellectual-political conditions, have formed common experiences which comprise this change in almost both the content and form of the literary works of the two nations. One of the most prominent elements of the common poetry of Khazal Majidi - as an Iraqi poet - and Nasim Shomal - an Iranian poet - is the critical spirit and atmosphere that has overshadowed their poems. The method used in this article is to compare the poems of two Iranian and Iraqi poets based on the American school of thought and the library analysis and interpretation. These two writers, like the theorists of the Frankfurt School of thought and the theory of aesthetics and critical theory, deny the ideology of any literary or non-literary work and consider its authenticity in its independence. This article aims to address the main intellectual concerns of both poets from four common aspects: political code, social code, mythical code and historical code which carries a symbolic meaning that is the critical comparison and analysis from an aesthetic point of view. From the analysis of the poems for both poets and the understanding of their views, it is inferred that the root of all problems in Iran and the Arab world, according to this theory, is political domination and the way to create freedom in society is to eliminate hegemony in the country. Criticism of the ruling political domination, opposition to positivism, revolutionary art, etc. are among the main foundations of this theory. Khazal Majidi and Nasim Shomal have symbolically expressed their anti-colonial ideas and have used social, political, mythological and historical codes to embody the reality of the country and stimulate the society, thus achieving their goals and values and develop their opinions.
خلاصه ماشینی:
خزعل ماجدی و نسیم شمال دو تن از شاعران متعهّدی هستند که نسبت به وضعیت کشور و مردم حسّاسیت داشتهاند و شعرشان را در خدمت احقاق حقوق مردم قرار دادهاند، بنابراین بررسی اشعار این دو شاعر مردممدار با زاویۀ دید انتقادی و زیباییشناسانه میتواند وجوه پنهانی را از اشعار آنها برای مخاطب آشکار کند و او را در فهم عمیق اشعارشان یاری رساند و تشابهات جهانبینی هر دو شاعر و اشتراکات فرهنگی و تاریخی میان دو ملّت ایران و عراق را بیان نماید.
همانطور که گفته شد، تاکنون هیچ پژوهشی دربارۀ زیباییشناسی انتقادی نزد خزعل ماجدی و نسیم شمال صورت نگرفته است و کارهای انجامگرفته، جنبههای دیگری را از ابعاد شعری این دو شاعر مورد توجّه قرار دادهاند.
با بررسی نمادهای سیاسی ماجدی و نسیم شمال میتوان گفت که شعر این دو شاعر دربردارندۀ بخشی از اصول و قواعد نظریۀ زیباییشناسی انتقادی؛ یعنی «هنر انقلابی» است، زیرا -همانطور که پیشتر هم اشاره شد- «مارکوزه بهعنوان یکی از نظریهپردازان این نحلۀ فکری، هنر را زمانی انقلابی میداند که علاوه بر تغییر شکل زیباشناختی، باعث آگاهیبخشی و شناخت بهتر انسان از خود و جهانش شود» (1388: 52) و این همان چیزی است که ما مصداق آن را نزد دو شاعر بهخوبی مشاهده میکنیم و شعرشان باعث اثرگذاری و گذاشتن چراغی بر سر راه مردمان خود شده است، گاه با آگاهیبخشی و گاه با هشدار و گاه با تهدید.
تحلیل رمز اسطوری دو شاعر براساس نظریۀ زیباییشناسی انتقادی با بررسی رمزهای اسطورهای دو شاعر میتوان گفت که شعر ماجدی همچون نسیم شمال با «انتقاد از نابسامانیهای موجود و ضعف کشور، یکی از اصول نظریۀ زیباییشناسی انتقادی که «زیر سؤال بردن جریانها و گروههای فکری- اجتماعی» است (حسنپور آلاشتی و عباسی، 1389: 118) را در دل خود دارد.