چکیده:
پیدایش، و تحولات مندرج در شبکههای اجتماعی مجازی، موجد پدیداری نقشهای جنیستی متمایز در میان زنان شده است. مصرف فضای مجازی، قرین با تکوین فرصتها و تهدیدها برای زنان بوده است. هدف مطالعه، توصیف تجربه نقشهای جنسیتی زنان خانهدار در مواجهه با شبکههای اجتماعی مجازی، و کاوش پیرامون بسترهای گوناگون ناظر بر آن تجربه با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی توصیفی است. سؤال اصلی عبارت است از: نقشهای جنیستی در مواجهه با شبکههای اجتماعی مجازی چگونه تجربه می-شود؟» زنان متأهل 28 تا 56 ساله شهر ری، انتخابشده به صورت هدفمند، و مبتنی بر معیارهای شمول، آگاهیدهندگان پژوهش بودند. دادهیابی بر پایه بیست مصاحبه نیمهساختاریافته، و کاوش در تجربیات با استخدام روش کلایزی صورت گرفت. پرسش پژوهش در قالب 3 مضمون نهایی «زناشویی فراواقعیشده»، «همسری آنلاین» و «مادری نرمافزارانه عاطفتکیش» پاسخ داده شد. مضامین دهگانه اصلی مشتمل بر «استثمارشدگی خیره به فراواقعیت جنسی در سکوت»، «خیانتهراسی آنلاینی»، «سودای مانکنبودگی زن»، «اشتراک آگاهی جنسی و لذت زناشویی»، «تدبیر آنلاین منزل»، «سوژگی رؤیتپذیر»، «همبودگی بیم، امید و بازاندیشی در زیست مجازی»، «حکمرانی مادری آنلاین، احتضار مادری مألوف»، مادرمعلمیِ امدادگرانه» و «مادری هراسناک» بودند. مضامین مذکور وجوه سازنده تجربه نقشهای جنسیتی در حوزه-های زناشویی، همسری و مادری را بازنمایی میکنند. در بخش یافتهها، مضامین اصلی، با ارجاع به گزیده-های مصاحبهای متناظر با آنها در حوزههای فوقالذکر مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجهگیری مقاله ناظر بر ارائه صورتبندی تفسیری راجع به مسأله پژوهش با عطف نظر به پیشینه پژوهش، چارچوب مفهومی و یافتههای تجربی در تجریدیترین وجه ممکن است.
Genesis as well as consequent transformations happened in virtual social networks has contribution in emergence of distinct gender roles among women. Cyberspace consumption has been associated with opportunities and threats for women. The purpose of the study is to describe the experience of housewives’ gender roles as well as investigation of backgrounds relating to mentioned experience through implementation of descriptive phenomenology as the research method. The main question is how the gender roles is experienced by housewives while approaching virtual social networks. Married women of 28–56-year-old living in Shahr-e-Rey were selected purposefully on the basis of predetermined inclusion criterion as the research informants. Data seeking has been done through twenty semi structured interviews. Data analysis and exploration in participants’ experiences was done on the basis of employment of Collaizi method. Research question mentioned above was answered in the form of 3 final themes including Hyper-realized matrimony, online spousal, and software-oriented emotional motherhood. Other ten main themes in this regard included sexual hyperreality- based exploited in silence, online infidelity phobia, being mannequin desire, sexual conscious and pleasure sharing, online household management, visible state of being subject, state of intertwined fear, hope and reflexivity in virtual life, online motherhood governance, dying traditional motherhood, helpful teacher-mother and dreadful motherhood. The above stated themes represent various dimensions of experience related to gender roles in three scopes of matrimony, spousal arrangements as well as motherhood. Interpretative analysis of main discovered themes has been provided with special reference to selected statements of informants expressed in semi-structured interviews. The conclusion of present paper has been interpretatively articulated on the basis of the highest level of abstraction with reference to research conceptual framework, review of previous related studies and empirical findings of the current research as well.
خلاصه ماشینی:
چالش جدي پيش روي فرهنگ مردسالاري به دنبال گسترش و پيشرفت هاي صورت گرفته در فاوا، تلاش زنان به منظور رؤيت پذير کردن وضعيت ستم ديدگي به عنوان دغدغه اصلي آن ها و در نهايت ، ناتواني رسانه ها از معرفي راهکار در اين باره در عين ارائه تعريف نوين از زنانگي (محمودي و ديگران ، ١٣٩٧)؛ کارکردهاي مهم استفاده از تکنولوژي نوين ارتباطي در کنار آسيب هاي اجتماعي جدي حاصل از آن ، و همچنين ، کسب و کار اينترنتي و تغيير کارکردهاي خانواده به ترتيب ، به عنوان دو مصداق مهم از کارکردهاي مفيد و آسيب هاي اجتماعي در اين باره در قالب ضعيف شدن پيوند خويشاوندي در خانواده ، عدم پايبندي زوجين به تعهدات زناشويي، سردي يا بيميلي رابطه بين زن و شوهر در کمبود فضاي تبادل احساسات و افکار، گرايش زوجين به انزوا، نبود اعتماد و سوءظن در زناشويي (رحيمي و ديگران ، ١٣٩٦)؛ تفاوت معنادار ميان هويت جنسيتي نسل دختران و نسل مادران متأثر از مصرف رسانه هاي نوين ذيل بازانديشيهاي هويتي در ميان دختران ، و بروز اختلال در برخورداري آن ها از هويت جنسيتي پايدار در آينده (کنعاني و ديگران ، ١٣٩٦)؛ وجود رابطه معکوس ميان گرايش به ارزش هاي خانوادگي و استفاده از شبکه هاي اجتماعي ايستاگرام و تلگرام ، و همچنين ، رابطه معکوس معنادار ميان استفاده از تلگرام و ميزان پايبندي ديني نوجوانان (دارابي و کلاشلو، ١٣٩٥).