چکیده:
دهه80 و 90را میتوان جهتگیری بخشی از اجتماعات علمی ایران به مطالعات مربوط به مدرنیته ایرانی و همچنین وضعیت جامعهشناسی در ایران دانست و آثار دکتر آزاد ارمکی نمونهای از این مطالعات،قلمداد میشود.پژوهش حاضر ضمن منضم ساختن مطالعات مربوط به تجربه مدرنیته،در صدد فهم انتقادی آن دست از مطالعاتی است که تبدیل جامعهشناسی به زبان مدرنیته را از طریق تئوری تجربههای مدرنیته دنبال مینمایند.به این منظور داده-های21اثر از آزاد ارمکی، به شیوه اسنادی گردآوری،و با روش فراتحلیل و رویکرد مرور سیستماتیک،مورد تحلیل قرار گرفتهاند.پایانبندی انتقادی مقاله؛مسکوت ماندن روابط سیستماتیک میان مدرنیته عام با مدرنیته ایرانی،و همچنین تعلیق روابط ارگانیک میان منطق جامعهشناسی با جامعهشناسی در ایران را نتیجه میگیرد.این امر منجر به قرائتی انشقاق یافته از مدرنیته و جامعهشناسی،در مطالعات یاد شده گردیده است و پروژه علمیِ تبدیلِ جامعه شناسی به زبان مدرنیته را،به سازوکار گفتمانیِ بازتولیدِ نقش آنتیگونیک مدرنیته ایرانی در قبال مدرنیته جهانی بدل کرده است و هزینههای غیریتسازیِ مدرنیته ایرانی برای مدرنیته جهانی را استمرار بخشیده است.
80 s and 90 s can be considered to be a part of iranian academic communities to studies related to iranian modernity as well as the state of sociology in iran. D. Azad has tried to provides the possibility of establishing a preferable analytical system of Iranian modernity and sociology as the language of modernity. This paper attempts to analyse their studies in order to critically understand the studies of modernity and sociology. for this purpose, 21 effects of Azad including 11 books, and 10 articles were collected by documents collection, and were analyzed with systematic review method. The critical end of the paper is the closure of systematic relations between the Poesis of modernity with the Iranian modernity, and also the suspension of organic relations between sociological and sociological logic with sociology in Iran. this has led to the interrupted readings of modernity and sociology in the aforementioned studies, and the Azad stdies are incomplete and reproduced the present situation. in spite of his its intelligent scientific project
خلاصه ماشینی:
اين هدف ، خود، موازي با هدفي ديگر يعني «ارزيابي نقادانه فرضيه هاي مطرح شده در آثار مورد مطالعه » صورت گرفته است که 252 در بخش فراتحليل انتقادي، در عناوين و تيترها تصريح شده اند و در مرتبه سوم با هدف «تعيين مشکلات يک حيطه تخصصي» که در تحقيق حاضر همانا تبديل جامعه شناسي به زبان مدرنيته ميباشد، اتخاذ گرديده است زيرا پنج هدف عمده براي تحقيق مروري (فراتحليل ) وجود دارد که عبارت اند از؛ «توليد فرضيه ، ارزيابي فرضيه مطرح شده قبلي، جمع بندي مطالب و يافته هاي جديد در يک حيطه علمي و ارزيابي نقادانه آن ، تعيين مشکلات يک حيطه تخصصي و به ميزان کمتر، روند توليد فرضيه و دانش در يک حيطه خاص » (١٩٩٧ ,Leary &Baumeister ).
ازآنجاييکه فرم کلي پژوهش حاضر از حيث استراتژيک ، فرم نظام مند ميباشد سعي شده است که آن دست از آراء و آثار آزاد ارمکي نيز که در زمينه معرفت شناسي و يا جامعه شناسي معرفت و علم که روابطي سيستماتيک با مباحث مدرنيته ايراني برقرار کرده اند، مورد توجه قرار گيرند.
1. Integrative Reviews (به تصویر صفحه مراجعه شود) نمودار ١- معيارهاي نمونه گيري پيشينه به تفکيک مطالعات ، بازه زماني و پايگاه هاي داده اي مفطراالتعاحلت ل دانرتنقياتدير ايران بر همين اساس ، تحقيق حاضر به تحقيقاتي که مستقيما به کليدواژه هايي چون ؛ جامعه شناسي در ايران يا مدرنيته پرداخته اند محدود نگرديده و برخي ديگر از آثاري که ؛ «چارچوب هايي را براي تفکر درباره عناوين مطالعه فراهم ميآورد» (کرسول ، ١٣٩١: ٧٦) را نيز مورد بررسي قرار داده است که شکل بالا گوياي جزئيات آن ميباشد.
AzadAramaki, Taghi; Junadele, Ali مطالعات مدرنيته در power in traditional Iranian society, Journal of Sociological Association of Iran, Volume ايران 12, Number 3, pp.