چکیده:
در طول جنگهای قفقاز در دوره فتحعلی شاه، شرایط سخت میدانی و دیپلماتیک ایران در برابر روسیه، منجر به ایده نزدیکی دو رقیب منطقهای یعنی ایران و عثمانی علیه روسها شد. این طرح در قالب ساختار دیپلماتیک ابتدا از سوی فرانسه مطرح شد؛ اما چرخش فرانسه به سمت روسیه، این ایده را ناکام گذاشت. عباس میرزا سعی کرد طرح اتحاد با عثمانی را با شعار «اتحاد اسلامی» پیش ببرد و این سیاست را تا امضای قرارداد گلستان پی گرفت و تلاشهای مختلفی را جهت نیل به آن انجام داد. این پژوهش با اتخاذ روش توصیفی ــ تحلیلی و با کمک منابع ترکی استانبولی، در پی پاسخ به این پرسش است که طرح اتحاد ایران و عثمانی، با چه موانعی مواجه بود؟ نتایج تحقیق نشان میدهد، مشکلات ریشهدار میان ایران و عثمانی اجازه اعتمادسازی مشترک را به دو قدرت در راستای ایجاد یک جبهه مشترک علیه روسیه نداد. همچنین ترکان به شدت به عباس میرزا و طرح او به دیده تردید مینگریستند و ایده یک اتحاد نظامی علیه روسیه را بیشتر یک حرکت ظاهری برای تحتتأثیر قراردادن روسها و به دست آوردن دستی بالاتر در مذاکرات صلح آینده، تحلیل میکردند؛ عدم اعتمادی که نهایتاً منجر به اتحادی میدانی نشد.
In the Caucasian wars during the reign of Fath Ali Shah, the difficult field and diplomatic conditions of Iran against Russia led to the idea of the closeness of two regional rivals, that is, Iran and Ottomans, against Russians. France initially proposed this plan in the form of a diplomatic structure, but its turning toward Russia foiled the plan. Abbas Mirza tried to advance this plan with the Ottomans under the slogan "Islamic Alliance" and pursued this policy until the signing of the Golestan Agreement, making numerous efforts to fulfill this alliance. With a descriptive-analytical approach and using Turkish sources, the present study answered the question of the obstacles encountered by the Iranian-Ottoman plan of alliance. The results showed that the deep-rooted problems between Iran and the Ottoman Empire did not allow the two powers to build mutual trust in order to create a common front against Russia. The Turks were also very suspicious of Abbas Mirza and his plan and viewed the idea of a military union against Russia more as a superficial move to impress Russians and gain the upper hand in future peace negotiations. This lack of trust eventually led to the failure of a field alliance.
خلاصه ماشینی:
همچنين ترکان به شدت به عباس ميرزا و طرح او به ديده ترديد مينگريستند و ايده يک اتحاد نظامي عليه روسيه را بيشتر يک حرکت ظاهري براي تحت تأثير قراردادن روسها و به دست آوردن دستي بالاتر در مذاکرات صلح آينده ، تحليل ميکردند؛ عدم اعتمادي که نهايتا منجر به اتحادي ميداني نشد.
فرانسه به رهبري ناپلئون که در اروپا طرح تضعيف انگلستان و روسيه را در پيش گرفته بود، در شرق به دنبال اتحاد سياسي و نظامي با ايران و عثماني افتاد و سعي کرد در ابعاد مختلف مواضع قدرتهاي دو طرف را به يکديگر نزديک سازد؛ تا بدين ترتيب بر اهداف ملي فرانسه که همانا تسلط بر اروپا بود دست پيدا کند.
پيشينه پژوهش در مورد روابط ايران و عثماني، درگيريها و قراردادهاي صلح بين طرفين در دوره قاجار پژوهش هاي مختلفي اعم از ترکي و مطالعات تاريخي جنگ / سال ١٤٠١/ دوره ٦ شماره ٣ فارسي تأليف شده است که بيشتر متمرکز بر رقابت هاي نظامي و سياسي دو رقيب منطقه اي هستند.
) سعي داشت رابطه حسنه خود را با روسيه پيگيري کند و با تجديد صلح بين دو طرف موافقت کرد؛ اما بر خلاف وعده هاي قبلي، انگلستان نيروهاي خود را از مصر خارج نکرد و روسيه در پي جاه طلبيهاي خود در منطقه بالکان گفتمان اسلاوي را در برابر عثمانيها تقويت کرد و به والاشيا و مولداوي حمله برد و اين امر خشم ترکان را برانگيخت (Sertoğlu, 2011: 2806) عثمانيها در شرايط جنگي با روسيه قرار نداشتند و حتي وقتي جنگ ايران با روسيه آغاز شد، آنها سعي کردند خود را به صورت موقت از مبادلات قفقاز بيرون نگه دارند و در برابر روسيه سکوت کنند :G.