چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مولفههای قومگرایی بر روی مشارکت سیاسی شهروندان استان بوشهر انجام شده است. در این تحقیق مولفههای قوم گرایی شامل ترجیح قومی، گرایش قومی و قوم مداری است که در چارچوب هدف کاربردی و از نظر نوع تحلیل، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق کلیه شهروندان استان بوشهر در نظر گرفته شدهاند. مطابق سرشماری سال 1395تعداد آن ها 1163400 نفر برآورد شده است. حجم نمونه تحقیق با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر استخراج گردید . هم چنین با کاربرد روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و تصادفی پرسشنامه محقق ساخته به اجرا درآمد. یافتههای پژوهش نشان می دهد تاثیر مولفههای متغیر قومگرایی شامل ترجیح قومی، گرایش قومی و قوم مداری بر مشارکت سیاسی شهروندان استان بوشهر به ترتیب به میزان 25.3 % ، 26.8% ، 14.5% و تاثیر متغیر اصلی تحقیق یعنی قومگرایی بر مشارکت سیاسی 36.8% به دست آمده است. این پژوهش در راستای اهمیت استان های مرزی کشور به لحاظ مشارکت سیاسی انجام شده است.
The aim of this study was to investigate the effect of ethnic components on the political participation of citizens of Bushehr province. In this research, the components of ethnocentrism include ethnic preference, ethnic orientation and ethnocentrism, which are applied in the framework of the goal and descriptive-survey in terms of type of analysis. The statistical population of the study is all citizens of Bushehr province. According to the 2016 census, their number is estimated at 1163400 people. The sample size of the study was 384 using Cochran's formula. Also, a researcher-made questionnaire was administered using multi-stage and random cluster sampling method. Findings show that the effect of ethnic variables including ethnic preference, ethnic orientation and ethnocentrism on the political participation of citizens of Bushehr province by 25.3%, 26.8%, 14.5% and the effect of the main research variable namely ethnicity on Political participation is 36.8%. This research has been conducted in line with the importance of the border provinces of the country in terms of political participation.
خلاصه ماشینی:
تبیین جامعه شناختی تأثیر مؤلفه های سه گانه ترجیح قومی، گرایش قومی و قوم مداری بر مشارکت سیاسی شهروندان (موردبررسی شده : جمعیت نمونه ای استان بوشهر) عابدین عابدی زاده ١، سیدیعقوب موسوی ٢، حسن محدثی گیلوایی ٣، مجید کفاشی 4 DOR: 20.
در نهایت میتوان بروی این تعریف مایکل راش تأکید داشت که : مشارکت سیاسی شرکت فرد در سطوح مختلف فعالیت در نظام سیاسی است و در اصلاح به معنای مساعی سازمان یافته شهروندان برای انتخاب رهبران خویش ، شرکت مؤثر در فعالیت ها و امور اجتماعی و سیاسی و تأثیر گذاشتن بر ترکیب هدایت سیاسی دولت است ؛ یعنی مردم در انتخاب رهبران سیاسی جامعه و سیاستگذاریها فعالانه حضورداشته و خود را نسبت به حکومت و سیاست های آن بیگانه احساس نمیکنند.
بااین حال ، قوم گرایی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1 biosocial 2 ethnocentrism 3 universalism وجهی منفی نیز دارد و آن گرایشی خاصگرایانه است که در آن اعضای یک گروه قومی حیات اجتماعی خود را در تقابل و یا حتّا تخاصم با گروه های جمعیتی دیگر میبینند.
فرضیه ی اصلی این پژوهش این است که «به نظر میرسد مؤلفه های سه گانه ترجیح قومی، گرایش قومی و قوم مداری بر مشارکت سیاسی شهروندان استان بوشهر تأثیر دارد».
جدول ٤-خلاصه مدل قسمت اول فرضیه تحقیق {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} در جدول ٤ با توجه به اینکه سطح معناداری از ٠,٠٥ کوچک تر شده است ، نتیجه میگیریم مقدار ضریب همبستگی بین دوم متغیر «ترجیح قومی» و «تمایل به مشارکت سیاسی شهروندان استان بوشهر» معنادار است .