چکیده:
قرآن کریم به عنوان یک پدیده زبانی در کنار مقاصد الهی همواره از جنبه های مختلف از جمله نحوه آموزش آن مورد توجه بوده است.علی رغم انجام تلاشها و کوششها ی ارزشمند در این زمینه ما شاهد کم اقبالی عموم مردم به یادگیری قرآن و در نتیجه انس با آن هستیم با چشم پوشی ازتاثیر عوامل اجتماعی، فرهنگی ، سیاسی،تاثیر مقوله جهانی شدن یا جهانی سازی،رشد فزاینده ارتباطات وشبکه های اجتماعی در این کم اقبالی، بررسی بی توجهی به نظریه های علمی و الگوهای تدریس در آموزش زبان قرآن موضوع این مقاله است . امروزه تدوین مبانی برنامه ریزی درسی مدارس و مراکز دانشگاهی و تهیه الگوهای تدریس و شیوه های ارزشیابی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مسئله ی این تحقیق این است که اکثر مدارس و مراکز آموزش قرآن از لحاظ مبانی برنامه ریزی درسی و تهیه الگوهای تدریس و شیوه های ارزشیابی ، طرح نظری و کاربردی مبتنی بر نظریات آموزش زبان ندارند اغلب تلاشهای صورت گرفته مبتنی بر ذوق، سلیقه ،تجربه و تقلید از دیگران بوده است. در این میان به نظر می رسد طرح آموزش زبان قرآن استاد دکترمحمد علی لسانی فشارکی با الگوگیری از سنت حسنه پیامبر اکرم در آموزش قرآن و با داشتن گوشه چشمی به نظریات آموزش زبان و روان شناسی تربیتی به دنبال ایجاد تحول در آموزش قرآن در کشور می باشد اما این طرح به دلیل سایه سنگین روشهای معمول و رایج در آموزش قرآن، آن طور که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته است . راقم این سطور با مطالعه دقیق این کتاب و با مطالعه مقالات نوشته شده در نقد و بررسی آن و با نگاهی بر نظریات جدید آموزش زبان به بررسی و نقد آن پرداخته است تا ضمن کمک به بر طرف کردن برخی کاستیهای آن ، اهمیت و جایگاه آن را در آموزش زبان قرآن گوش زد کند و این راهکار را ارائه دهد که آموزش قرآن در دوران کنونی باید در کنار استفاده از قرآن پژوهان باید از متخصصان آموزش زبان ، زبان شناسی و روان شناسی تربیتی کند.
The Holy Quran, as a linguistic phenomenon along with divine purposes, has always been considered in various aspects, including how it is taught. The subject of this article is to investigate the disregard for scientific theories and teaching patterns in teaching Quranic language. Nowadays, it is important to develop the basics of curriculum in schools and academic centers and to prepare teaching patterns and evaluation methods. The problem of this research is that most schools and centers of Quranic education in terms of the basics of curriculum planning and preparing teaching patterns and evaluation methods, do not have theoretical and applied design based on theories of language teaching, most of the efforts have been based on taste, taste, experience and imitation of others. In the meantime, it seems that the plan of teaching the Quran language professor Dr. Mohammad Ali Lesani Aqmasky by modelling the good tradition of the Holy Prophet in teaching the Qur'an and having an eye on the theories of language teaching and educational psychology seeks to make a difference in the teaching of the Quran in the country, but this plan is not considered as it should and perhaps has not been considered because of the heavy shadow of common methods in teaching the Qur'an. . By studying this book carefully and by studying the articles written in its review and looking at the new theories of language teaching, Raqm has reviewed and critiqued it in order to help overcome some of its shortcomings, listen to its importance and place in teaching the Language of the Qur'an and provide the solution that teaching the Qur'an in the present time should be used alongside the use of the Qur'an. Scholars should train language, linguistics and psychology specialists.
خلاصه ماشینی:
اين کتاب که در حقيقت گزارش علمي از طرح جامع آموزش زبان قرآن مي باشد در دو فصل ، يک مقدمه و يک خاتمه نگاشته شده است گوياي تمام ويژگي ها، مباني نظري ، روش تدريس و نتايج آن مي باشد ما در اينجا قبل از پرداختن به نقد و بررسي طرح و نظريه يادشده به معرفي کامل آن مي پردازيم .
٨- اينکه گفته شده است استفاده از نسخه مکتوب قرآن ، از سوره ١٨ از آخر قرآن (سوره علق که با اقرا شروع مي شود) است سخني درست و علمي به نظر مي رسد چراکه سوره ها کم کم بزرگ تر مي شوند و سطح سواد متعلم قرآن بيشتر مي شود لذا مراجعه به متن قرآن در کنار استمرار روش گوشي زباني مفيد مي تواند باشد ٩- تأکيد بر عدم تصحيح مســتقيم اشتباهات قرآن آموز در مرحله يادگيري زبان قرآن و اجازه دادن به او تا از طريق اســتماع مکرر به قرائت صحيح معلم به خود تصحيحي برسد (AUTOCORRECTIF) مورد تاييد نتايج تحقيقات روان شناســي يادگيري و اصول زبان آموزي نوين است اين همان تيسير و تسهيل مورد نظر قرآن است که فرموده است : ﴿و لقد يسرنا القرآن للذکر فهل من مدکر﴾ (قمر/١٧) ١٠- اينکه گفته مي شــود در نظام آموزشــي زبان قرآن اصل بر کيفيت اســت نه کميت سخني درست اســت و با اصول و مباني نوين زبان آموزي سازگار است با اين تفاوت که در نظام هاي آموزشي جديد براي هر جلسه - با در نظرگرفتن امکانات و توانايي هاي زبان آموزان - موضوعات و مطالب مشــخصي را تعيين و تحديد مي کنند که بايد آموخته شــود حال ســوال اينجاست که آيا با توجه به شرايط حاکم بر زمان پيامبر اکرم اين اصل رعايت مي شده است ؟ ١١- يکــي از ابتکارات اين طرح و نظريه چند پايه اي کردن کلاس هاي اموزش زبان قرآن است که با مباني روان شناسي تربيتي و زبان اموزي جديد ساز گار است به ويژه اينکه قرآن آموز پس از يادگيري بخشي و سطحي از قرآن ، خود معلم ديگران هم مي شود حديث «خيرکم من تعلم القرآن و علمه » ناظر به اين مساله است به نظر مي رسد اين اصل آن طورکه بايد و شايد در الگوهاي تدريس نوين اجرا نمي شــود لذا مي تواند الهام بخش دپارتمان هاي زبان باشد تا فرايندي و سيستمي را تدارک ببينند که زبان آموز دردوران تعلم ، تعليم هم بدهد.