چکیده:
قوانین مالی مسلمانان به رغم ظاهر ساده و بی پیرایه، بسی مشکل و پیچیده است. گذشته از اختلاف نظر مکاتب فقهی در برخی اصول و فروع، جزئیات دقیق احکام مالی مسلمانان، سخت و دشوار است. در عصر فتوحات اسلامی نظام مالی ساده اسلام با نظام های مالی تمدن ایران برخورد نمود،در این رویارویی خلفا دریافتند که نه تنها نظام مالی اسلام پاسخگوی امروز جهان اسلام نیست بلکه به مصلحت حکومت خود می دیدند که مقررات بومی و سرزمینی را جهت پیشبرد اهداف و مقاصد خود به کار گیرند.حاکمان اسلامی در ایران به نظام مالی برخورد کردند که بسیار پیچیده ترو منظم تر از نظام مالی آنها بود و عوایدی را نصیب دستگاه خلافت می کرد که خلفا را ترغیب به بکارگیری این نظام مالی می کرد. پژوهش حاضر درصدد است تا چگونگی مواجهه فاتحان عرب با نظام مالی ایران که دارای سابقه و نظاممند بوده است را بررسی نمایید. پژوهش حاضر از لحاظ هدف بنیادی و از نظر روش اسنادی و کتابخانهای است. تسامح خلفای اسلامی با نظام مالی ایران و تاثیر پذیری دستگاه خلافت ازنظام مالیاتی ایران عصر ساسانی موضوعات مورد بحث در این تحقیق می باشد و همچنین خلفای اموی که بنا حکومت خود را بر ثروت و تجمل نهاده بودند برای رسیدن به اهداف مالی خود از اشخاص کاردان و متصدیانی برای وصول مالیات استفاده میکردند که این اهداف را برآورده سازند حتی اگر گاهی این برآوری خواسته بدون توجه به مسائل شرعی انجام میشد و بر مقدار آن بدون حساب و کتابهای مجاز دینی افزوده میشد.
In the era of Islamic conquests, the simple financial system of Islam dealt with the financial system of Iranian and Roman civilization. In this confrontation, the Islamic caliphs realized that not only the financial system of Islam is not responsible for the Islamic world todayRather, they saw it in the interest of their government to apply indigenous and territorial regulations to further their own goals and objectives. The rulers in Iran dealt with the financial system, which was much more complex and orderly than their financial system And he would give revenue to the caliphate, which would encourage the caliphs to use this financial system. In this study, we try to examine how the Arab conquerors treated the Iranian financial system, which has a long and systematic history. The tolerance of Islamic caliphs with the Iranian financial system and the influence of the caliphate on the Iranian tax system is the subject of this study.
خلاصه ماشینی:
نتايج پژوهش نشـان داد که ؛تسـامح خلفاي اسـلامي با نظام مالي ايران و تاثير پذيري دسـتگاه خلافت ازنظام مالياتي ايران عصـر سـاسـاني موضـوعات مورد بحث در اين تحقيق مي باشـد و همچنين خلفاي اموي که بنا حکومت خود را بر ثروت و تجمل نهاده بودند براي رسـيدن به اهداف مالي خود از اشــخاص کاردان و متصــدياني براي وصــول ماليات اســتفاده ميکردند که اين اهداف را برآورده سـازند حتي اگر گاهي اين برآوري خواسـته بدون توجه به مسـائل شـرعي انجام ميشـد و بر مقدار آن بدون حساب و کتاب هاي مجاز ديني افزوده ميشد.
در دوره ي ســاســاني، دهقانان که با وجود تفاوت مراتب بين خود به هر حال در سـلسـله مراتب اجتماعي، مقام آنها بلافاصـله بعد از فئودال هاي بزرگ بود، در دوره ي اسـلامي تقريبا دسـت نخورده باقي مانده بودند و همچون دوره ي سـاسـاني از همان آغاز فتوحات مسـلمانان ، نماينده حکومت بودند و کار عمده ي ايشــان در قريه ها جمع آوري خراج و تحويل آنها به بيت المال يا عمال عرب بود و درواقع ، نماينده ي بيت المال مسلمان محسوب ميشدند(زرين کوب ، ٣١٣:١٣٧٧).
شـايد عمده ترين کاري که به ايرانيان واگذار شـده بود، همين وصـول ماليات بوده اسـت ، چنان که گاهي يک نفر ايراني متصدي جمع آوري خراج منطقه اي بزرگ ميشد(انصاف پور، ١٣٥٦: ١٣) نخسـتين فردي که در دوره ي اسـلامي به سـازمان مالي تقريبا نظم بخشـيد، عمر بن خطاب بود.