چکیده:
کلمه «تخار» از نام یکی از اقوام «سیتی» به میان آمده، اساسا این اسم از قرن چهارم قبل از میلاد تا قرن هشتم مسیحی وجود خارجی داشت و بعد از استقرار «تخاروا» شاخه از اقوام سیتی در گوشه شمال غربی آریانا این حصه بطوراخص به نام آنها نامگذاری شد. مفهوم جغرافیایی منطقه مزبور این وقت از کلمه باختر جامع بوده و در شمال هندوکش از دامنههای پامیر تمام قطغن و تخارستان و بلخ و حتی منطقه میمنه و سمنگان را هم در بر میگرفت. در اکثر اسناد معتبر تاریخی حدود و ثغور جغرافیای تخارستان دوره اسلامی را شامل: استانهای فاریاب، جوزجان، بلخ، سمنگان، قندز، تخار و بدخشان بوده است. هدف از انتخاب موضوع این است که تاکنون در مورد این موضوع هیچ نوع تحقیق گستردهای صورت نگرفته، همچنین به دلیل روشن شدن زوایای تاریک موضوع حاضر. روش پژوهش در این مقاله تاریخی- تحلیلی است که به گردآوری دادهها بصورت کتابخانهای صورت رفته است. یافتهها نشان میدهد که ساکنان این منطقه قبل از ورود اسلام پیرو دین زردشت و بودا بودند. تخارستان با ورود اعراب در زمان خلافت عثمان فتح گردید.
خلاصه ماشینی:
شرایط اجتماعی منطقه تخارستان مقارن با ظهور دین اسلام ضیاالدین سایف 1 چکیده کلمه «تخار» از نام یکی از اقوام «سیتی» به میان آمده، اساساً این اسم از قرن چهارم قبل از میلاد تا قرن هشتم مسیحی وجود خارجی داشت و بعد از استقرار «تخاروا» شاخه از اقوام سیتی در گوشه شمال غربی آریانا این حصه بطوراخص به نام آنها نامگذاری شد.
com مقدمه تخارستان یکی از واحدهای اداری چهارگانه خراسان بوده که در کنار دریای آمو موقعیت داشته شامل تخار، کندز، بغلان، جوزجان، فاریاب، بلخ، سمنگان و بدخشان بوده و مرکز آن طالقان میباشد که قبل از ظهور اسلام این منطقه توسط حکومتهای ملوک الطوایفی اداره میشد.
2- روالیز یا ولوالج (رستاق) روالیز (ولوالج) یا رستاق یا روستای بیک، یکی از شهرهای قدیم تخارستان بوده و بنابه نگارش منابع تاریخی به فاصله دو روز منزل به شرق خلم با ارتفاع ۴۷۷۰ فت از سطح بحر واقع شده است.
طبیعی است که روابط فعال اجتماعی، سیاسی و اقتصادی این دوره چنان حالتی را بوجود آورده بود که هر متاعی که در یکی از شهرها تولید میگردید، در تمام بازارهای تخارستان، باختر و ماوراءالنهر و برعکس آن به زودی عرضه میشد.
دین اسلام جایگزین عقاید زردشتی و بودایی گردید، حکومتهای ملوک الطوایفی این منطقه که توسط حکام محلی به نام بیک رهبری میشد از بین رفت، زبان فارسی متأثر از زبان عربی گردید و نیز ترکیب قومی و قبیلهای ایرانی (باختر و تخارستان) دگرگون شد.