چکیده:
بحران آب یکی از پتانسیلهای مهم بالقوه برای نزاع و چالشهای امنیتی است که قابلیت تبدیلشدن به یک بحران بزرگ در مقیاسهای محلی، منطقهای و فرامنطقهای را دارد. تشدید بحران آب، با توجه به افزایش جمعیت، توسعه صنایع، افزایش آلودگیها، تخریب جنگلها و پوشش گیاهی و خشکسالی، سلامت زیستبوم بشر و استمرار سکونت در آن را با مخاطراتی مواجه کرده و پیامدهایی بر وضعیت اقتصادی، سیاسی، نظامی و امنیتی کشورها موجب شده است. پژوهش حاضر با هدف شناخت و تحلیل پیشرانهای امنیتی بحران آب در چهارمحالوبختیاری صورت گرفته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی و تحلیلی - ساختاری است. با توجه به ماهیت پژوهش، گردآوری و تحلیل اطلاعات در بخش توصیفی، از طریق مطالعه اسناد کتابخانهای و در بخش تحلیلی از روشهای کارشناسی، تحلیل ساختاری استفاده شد. یافتههای اسنادی و کارشناسیِ بررسی عوامل و چالشهای مؤثر بر بحران آب و پیامدهای آن در استان چهارمحالوبختیاری نشان داد که این چالشها در قالب ابعاد «امنیت اقتصادی، امنیت زیستمحیطی، امنیت اجتماعی و امنیت نهادی» قابل دستهبندی هستند. نتایج روش تحلیل ساختاری نیز نشان داد که پیشرانهای حکمرانی آب، طرحهای انتقال بینحوضهای آب، تنشها و منازعات محلی و منطقهای، تبعیضهای سیاسی، اقتدار سیاسی نظام، مهاجرت، فقر و محرومیت، سرمایه اجتماعی، بیکاری، امنیت روانی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت نهادهای محلی، مشارکت عمومی، مهمترین پیشرانهای اثرگذار امنیتی بحران آب در استان چهارمحالوبختیاری بر اساس اولویت اثرگذاری محسوب میشوند.
The water crisis is one of the potentially important potentials for conflict and security challenges, which has the potential to become a major crisis on a local, regional and trans-regional scale. The intensification of the water crisis has endangered the living health of the human ecosystem and its continued habitation due to population growth, industrial development, increasing pollution, deforestation and vegetation and drought and it has had consequences for the economic, political, military and security conditions of the countries. The aim of this study is to identify and analyze the security drivers of the water crisis in Chaharmahal and Bakhtiari. This research is applied in terms of purpose and descriptive and analytical-structural in nature. Due to the nature of research, collection and analysis of information in the descriptive part, through the study of library documents and in the analytical part of the expert methods, structural analysis was used. Documentary and expert findings of the study of factors and challenges affecting the water crisis and its consequences in Chaharmahal and Bakhtiari province showed that these challenges can be categorized in the dimensions of "economic security, environmental security, social security and institutional security." The results of the structural analysis also showed that drivers of water governance, inter-basin transfer projects, local and regional tensions and conflicts, political discriminations, government political authority, migration, poverty and deprivation, social capital, unemployment, psychological security, social trust, social cohesion and Participation of local institutions, public participation, are the most important drivers of effective water crisis security in Chaharmahal and Bakhtiari province based on the priority of effectiveness.
خلاصه ماشینی:
در طــول زمــان بــه تــدريج رشــد و تمرکــز جمعيــت و توســعه جوامــع ، نيــاز بــه منــابع آب را افــزايش داده تــا آنجــا کــه در چنــد دهــه اخيــر رشــد فزاينــده جمعيــت و مصــرف آب در سراسـر جهـان و بـه خصـوص در کشـورهاي توسـعه نيافتـه و در حـال توسـعه ، موجــب بحرانهاي منـابع زيسـتي انسـان و تشـديد روزافـزون آن شـده و پديـدههـاي ناشـي از آن عنــوان جديــد «بحــران آب» را بــه ادبيــات مــديريت آب اضــافه کــرده و بحــث راجــع بــه آن بــه بــالاترين ردههــاي تصــميم گيــري در ســطوح ملــي، منطقــه اي و بين المللـي رسـيده اسـت (مرکـز پـژوهش هـاي مجلـس ، ١٣٨٤).
مهــم تــرين چــالش هــاي نهــادي بحــران آب در اســتان چهارمحــالوبختيــاري عبارت هستند از: حکمرانــي نامناســب آب بــا توجــه بــه اصــول «اثربخشــي (شــفاف بــودن تصــميمات، نقــش هــا و وظــايف ، ظرفيــت ، انســجام و هــم ســويي سياســت هــا، ســطوح و مقيــاس)، اعتمــاد و مشــارکت (پــايش و ارزيــابي ، تعــادل و مســاوات، مشـــارکت و شـــفافيت )، کـــارآيي (خلاقيـــت ، مقـــررات، داده و اطلاعـــات و سرمايه گذاري ) و عـدم توجـه بـه مـديريت بـه هـم پيوسـته منـابع آب بـر اسـاس حوضه آبريز» (کشاورز و همکاران، ١٤٠٠، ص ٤٧)؛ نبود برنامه هاي جامع بخشي و فرابخشي مديريت آب ؛ عــدم توجــه بــه آب بــه عنــوان نهــاده بــين بخشــي اقتصــادي ، اجتمــاعي و زيست محيطي ؛ عدم کفايت ضمانت اجرايي قوانين و مقررات ؛ توجه به توسعه آب با نگاه سازهاي و فيزيکي ؛ ضعف قوانين و مقررات پشتيبان؛ نگاه بخشي مديران و تصميم سازان؛ اولويت بندي هاي غير کارشناسي و فشارهاي غير فني ؛ سطح پايين آگاهي بهرهبرداران و مشارکت پايين آنها؛ عــدم کفايــت آمــوزش بــراي کارکنــان نهادهــاي مختلــف (صــمدي بروجنــي و همکاران، ١٣٩٢، ص ١٤٨).