چکیده:
پوپولیسم در سالیان اخیر از دل این چالش نظری زاده شده است که از یک طرف حکومت تحت رضایت مردم تأسیس میشود و از طرف دیگر قدرت حکومت برای اثرگذاری و پایداری با توسل به مفاهیمی همانند حاکمیت قانون و نظارت قضایی باید منفک و محدود اعمال شود؛ چالشی که امروزه با عنوان «تناقض مشروطهگرایی» شناخته میشود. تبیین رابطه پوپولیسم با هر یک از مفاهیم حاکمیت قانون و نظارت قضایی در روشن شدن ابعاد این پارادوکس شناخت تفسیر پوپولیستی از مشروطهگرایی راهگشاست که در این مقاله این موضوع از منظر حاکمیت قانون تحلیل شده است. بررسی رابطه این دو مفهوم نشان میدهد صرف تبیین رابطه پوپولیسم و مفهوم حاکمیت قانون چندان دقیق نخواهد بود و ابعاد این ابهام را رفع نمیکند و برای روشن شدن تمام زوایا لازم است تا نسبت برداشتهای مختلف از حاکمیت قانون با پوپولیسم مورد بررسی قرار گیرد. از این منظر رابطه پوپولیسم و حاکمیت قانون لزوماً مبتنی بر رابطه تباین نیست بلکه پوپولیسم صرفاً با برداشت ماهوی از حاکمیت قانون تباین دارد و سازگاری برداشت شکلی از حاکمیت قانون با پوپولیسم امری ممتنع نیست. با تحلیل رابطه پوپولیسم با برداشت ماهوی از حاکمیت قانون کاملاً مشخص میشود که پوپولیسم در نهایت بر خلاف ادعای حمایت از حق حاکمیت مردم، منجر به تحقق آن نمیگردد بلکه نتیجهاش برتری حاکمیت اکثریت است نه مردم و بر این مبنا تحلیل شد، غلبه برداشت ماهوی از حاکمیت قانون بر پوپولیسم در نظام حقوقی و سیاسی بدون توجه به الگوهای حق بنیان نظارت قضایی راه به جایی نخواهد برد.
In recent years, populism was born of a theoretical paradox. On the one hand, the government is constituted by popular consent. On the other hand, to be effective, such a power must be restricted by recourse to concepts, such as the rule of law (constitutionalism paradox). explaining the relationship between populism with any of the concepts of the rule of law and judicial oversight helps shed light on this paradox and the populist interpretation of constitutionalism. Examining the relationship between these two notions suggests that merely explaining the relationship between populism and the rule of law is not particularly productive and fails to eliminate this ambiguity. Instead, one must investigate the association between different conceptions of the rule of law with populism to illuminate the matter wholly. From this perspective, populism and the rule of law are not necessarily at variance. Instead, populism is solely in contradiction with a substantive reading of the rule of law, and formal interpretation of the rule of law can be consistent with populism. Analyzing the relationship between populism and the substantive conception of the rule of law demonstrates that populism does not realize the right of popular sovereignty, unlike the prevalent claims. Instead, it leads to the rule of the majority, not the people. the article concludes that the superiority of the substantive conception of the rule of law over populism in the legal and political system without taking account of the rights-based models of judicial oversight will not be helpful.
خلاصه ماشینی:
واکاوي نسـبت ميان حاکميت قانون و پوپوليسم : سازگاري يـا تقابل عليرضا دبيرنيا* علي مشهدي** مهدي شفيعي افراپلي*** چکيده پوپوليسـم در سـاليان اخيـر از دل ايـن چالـش نظـري زاده شـده اسـت کـه از يـک طـرف ، حکومــت بــا رضايــت مــردم تأســيس ميشــود و از طــرف ديگــر، قــدرت حکومــت بــراي اثرگــذاري و پايــداري بــا توســل بــه مفاهيمــي هماننــد حاکميــت قانــون و نظــارت قضايــي بايــد منفــک و محــدود اعمــال گــردد.
ايــران خصوصــاً در حقــوق عمومــي بــه تحليــل ايــن پديــده هيــچ توجهــي نشــده اســت و ميتــوان گفـت تمـام آثـار و پژوهش هايـي کـه تأليـف يـا ترجمـه شـده اند، تحليـل ايـن پديـده از زاويـه علـوم سياسـي و علـوم اجتماعـي بـوده اسـت و هيـچ يـک از آن هـا از زاويـه ديـد حقـوق اساسـي، اداري و بـه طـور کل ، حقـوق عمومـي بـه واکاوي ايـن مقولـه نپرداخته انـد.
مفهوم شناسي پوپوليسم و حاکميت قانون شــايد بتــوان گفــت کــه يکــي از نشــانه هاي مهــم زمانــه کنونــي يعنــي قــرن بيســت و يکــم ، افزايـش رو بـه رشـد پوپوليسـم در ابعـاد مختلـف آن اسـت تـا جايـي کـه کتـاب مجموعـه مقالاتـي بـه سرپرســتي گيتــا يونســکو و ارنســت گلنــر کــه در ســال ١٩٦١ در خصــوص پوپوليســم تأليــف شــد، بــا ايــن جملــه آغــاز ميشــود: »شــبحي دارد جهــان را تســخير ميکنــد: پوپوليســم «.
104 پوپوليسـم بـر مفاهيـم بسـياري در حقـوق عمومـي هم چـون قـدرت مؤسـس ، نمايندگـي، مفهـوم حـق و حاکميـت قانـون اثرگـذار اسـت کـه بـه بسـياري از ايـن مفاهيـم در حـوزه مطالعـات حقـوق اساســي توجــه ميشــود، ولــي ايــن بــه معنــاي اثرناپذيــري ديگــر حوزه هــا از پوپوليســم نيســت .
, On the Rule of Law: Hisory, Politics, Theory, Edinburgh: Cambridge University Press, 2004 B( Article 1-Adamidis, V.