چکیده:
مقاله کنونی در پی فتح بابی در خصوص جنبه ی کمتر شناخته شده ی مفهوم حق بر شهر از منظر حقوق کار است. بیشترین ارجاعات به این مفهوم توسط برنامه ریزان شهری صورت گرفته و کمتر مورد توجه حقوقدانها قرار گرفته است. اما اکنون میتوان به تفسیری از این مفهوم دست یافت که غیر از استراتژی سیاسی شهری برای فراتر رفتن از شهرهای کنونی و یا پروژه ای برای شکل دادن به آینده ای متفاوت برای جامعه ی شهری ملاحظات حقوقی قانونی را ارائه میکند که در عالم واقع هم منشا تاثیر جنبشهای شهری در سراسر دنیا بوده و حاصل آنها نیز تدوین اسنادی است که بعضا جنبه ی الزام آوری قانونی به خود گرفته اند و ضمن ارائه ی مفهوم «حق بر شهر» به عنوان مطالبه ای همه گیر مصادیق مختلف از جمله مضامین حقوق کار را نیز ذیل این مفهوم عرضه داشته اند. با این اوصاف در سطح بین الملل و تحت تاثیر جنبشهای مختلف حق بر شهر منشورهای قانونی و حقوقی متنوعی ملاک عمل دولتها قرار گرفته که در مقاله ی مروری تحلیلی پژوهشی بر نحوه ی تاثیر گذاری این مفهوم بر نحوه شکل گیری منشورهای قانونی صورت بگیرد. روش است کنونی سعی مورد استفاده اسنادی با تمرکز بر تحلیل مضمون است. بر اساس یافته های تحقیق ۳ عامل اساسی در شکل گیری منشورهای قانونی و حقوقی در حوزه حقوق کار برگرفته از حق بر «شهر تاثیر گذار بوده اند که عبارتند از:
۱ جلب توجه پژوهشگران حقوق به مفهوم حق بر شهر و ارائه تفاسیر حقوقی از این مفهوم
۲ جریان سازی نهادهای مشروع بین المللی در باب توجه به جنبه های حقوق کار برخاسته از مفهوم مذکور 3. اقتباس حق بر شهر به عنوان دستور کار جنبشهای مدنی در صورت بندی مطالبات در باب حقوق کار
جنبشهای اجتماعی مختلف با الهام از مفهوم حق بر «شهر مطالبات خود را به عنوان مصادیق مفهوم مذکور به دست اندر کاران قانون گذاری و دولت ارائه کرده اند و قدرت چانه زنی این جنبشهاست که تعیین کننده مصادیق مفهوم حق بر شهر» است. بر اساس مرور تجارب بین المللی متعدد در خصوص تدوین منشورها و سندهای حقوقی قراردادی مختلف نیز هویداست که برخی از مصادیق بعضا کلیدی حوزه حقوق کار حق بر کار و اشتغال، عدم تبعیض در دسترسی به کار حق سازماندهی و تشکل به رسمیت شناختن اقتصاد غیر رسمی، آموزش نیروی کار بهبود شرایط کار و.... به عنوان مطالبه شهروندان در اسناد مذکور لحاظ شده و جنبه قانونی و الزام آور به خود گرفته است.
خلاصه ماشینی:
اما اکنون ميتوان به تفسيري از اين مفهوم دست يافت که غير از استراتژي سياسي شهري براي «فراتر رفتن از شهرهاي کنوني» و يا «پروژه اي براي شکل دادن به آينده اي متفاوت براي جامعه ي شهري»، ملاحظات حقوقي-قانوني را ارائه ميکند که در عالم واقع هم ، منشا تاثير جنبش هاي شهري در سراسر دنيا بوده و حاصل آن ها نيز، تدوين اسنادي است که بعضا جنبه ي الزام آوري قانوني به خود گرفته اند و ضمن ارائه ي مفهوم «حق بر شهر» به عنوان مطالبه اي همه گير، مصاديق مختلف از جمله مضامين حقوق کار را نيز ذيل اين مفهوم ، عرضه داشته اند.
The right to the city as a tool for urban social movements: The case of Barceloneta.
The world charter on the right to the city, UNESCO UN-HABITAT ISS 2006: 107.
Excavating Lefebvre: The right to the city and its urban politics of the inhabitant, Geo Journal, 58, 99-108.
The right to the city: The struggle for democracy in the urban public realm.
Possible worlds: Henri Lefebvre and the right to the city.
), The Routledge handbook of Henri Lefebvre: The city and urban society.
), The Routledge handbook of Henri Lefebvre: The city and urban society.