چکیده:
نظامجهانی ممکناست دربرخی مقاطع تاریخی وبرحسب رفتارها وتحرکات جوامع وملتهاییکه خواهان تغییر وضعموجودهستند، متحوّل شود دراینساختار جهانی که استعمارگران بهعنوان قدرت هژمون، برعرصههای اقتصادی، سیاسی وفرهنگی تسلّطیافته و بهدنبال حفظتفوّق وموقعیت خودهستند جنبشهای ضدامپریالیستی ازسوی سلطهگران نظامجهانی دروضعیت محدودشدهای قرارمیگیرند. فراهمساختن شرایط موردنیاز سیاسیاقتصادی برای جنبشهای ضداستعماری بهمنظور ایفای نقشمؤثر آنها درجهت تغییروتحول درساختارهای ایننظام میتواندبه کاهش تهدیداتاستکباری بهنفع اینجنبشها و برونرفت ازمحدودیتها منجر گردد، بجهت دگرگون ساختن این نظام ناعادلانه دردوران معاصروقوع انقلاباسلامی درایران باهدایت رهبری امام خمینی (ره) و به پشتوانه بسیج مردمی، تفکری پدیدآورد که مبتنی بر عدالت بوده و بیعدالتی و نابرابری مورد حمایت نظام سرمایهداری درسطحجهانی را تضییع حقوق جوامع کمتر توسعهیافته تلقی نمود. بدین وجه انقلاب اسلامی براساس ارزشها وآرمانهایش و بهعنوان مهمترین چالشگر نظام بینالملل، برای الغای سیطره وچیرگی نظام امپریالیستی، تنها راهکار مناسب وکارآمدی است که میتواند در سطح منطقه و حتی جهانی، گسترش وتقویتیافته وبابسیجگرایی (همانند الگویداخل) جنبشهای ضدامپریالیستی، قدرتهای نظاماستعماریرا بهچالش بکشاند ومبنای وحدت تمام انسانهای عدالتجوی جهانی، حول اندیشه عدالتطلبی اسلامی قرارگیرد. ایننوشتار درپی بررسی راهکارهای گسترش آرمانهای انقلاباسلامی درسایرجوامع وشرایط تحقق آنهست. سؤالات: باسیطره وچیرگی نظامجهانی که نظامی استعماری و سلطهگر است چگونه میتوان به گسترش اندیشه و آرمانهای انقلاب اسلامی پرداخت؟ محور مقاومت چطور میتواند به لحاظ اقتصادی تقویت شود؟ این نوشتار برمبنای فرضیه زیر ساماندهی شدهاست: مهمترین رکن نظامهژمونیکغربی بعداقتصادی ومحور اقتصادی آناست بنابراین برای الغایچیرگی نظاماستعماری، بایدارکان اقتصادی آن را با تقویت بعد اقتصادی محور مقاومت درهم شکست تا در مرحله بعدی، بتوان به تقویت جنبشهای عدالتخواه درسطح کشورهای ضد استعماری جهانی پرداخته و یک اجماع جهانی در مقابل نظام امپریالیستی پدید آورد. در این نوشتار از روش اسنادی و تاریخی-توصیفی برای اثبات فرضیه و حل مساله تحقیق استفاده میشود.