چکیده:
اصطلاح بخت اخلاقی اشاره به تاثیر عوامل مبتنی بر بخت بر قضاوت های اخلاقی پیرامون کارهای انسان دارد؛ ویژگیهای وراثتی و نهادینه، موقعیتهای زمانی و مکانی و نیز پیامدهای غیر قابل پیش بینی یا پایش، از برجستهترین عوامل مبتنی بر بخت به شمار می آیند. اندیشمندان اخلاق پاسخهای مختلفی برای حلّ این چالش پیشنهاد داده اند که چگونه می توان علیرغم وجود عوامل مبتنی بر بخت، قضاوت اخلاقی منصفانه ای را انجام داد. در چالشی مشابه، اندیشمندان اصول فقه نیز کوشیده اند مسئلۀ استحقاق کیفر اخروی را با توجه به تاثیر عوامل غیر ارادی بر کردار انسان مورد واکاوی قرار دهند. در این نوشتار به شناسایی و نقد رویکردهای اصولیان پیرامون مسئلۀ یادشده پرداخته می شود. حاصل سخن آنکه اصولیان غالبا می پذیرند که امر مبتنی بر بخت، غیر اختیاری و خارج را از کنترل را نمی توان در کیفردهی دخیل دانست؛ اما برداشت آنان از این مفاهیم متفاوت است. باورها، دسته بندیها و راه حلهای ارائه شده از سوی اصولیان در این مسئله، مشابهت و اشتراکات قابل توجۀ با باورهای اندیشمندان اخلاق در مسئلۀ بخت اخلاقی دارد.
The term ‘moral luck’ refers to the influence of factors based on luck on moral judgements about human actions. Hereditary and regulative characteristics, temporal and spatial situations, as well as unforeseeable or unmonitored consequences, are among the most distinguished factors based on luck. Scholars of ethics have proposed different answers to solve this challenge that how to make a fair moral judgement despite the existence of luck-based factors. In a similar challenge, the Usulis have also tried to analyze the issue of deserving afterlife punishment according to the influence of involuntary factors on human actions. This study has identified and criticized the approaches of Usulis regarding the mentioned issue. As a result, Usulis often accept that things based on luck, which are involuntary and out of control cannot be considered involved in punishment. But, their understanding of these concepts is different. The beliefs, classifications and solutions presented by the Usulis in this issue have significant similarities and commonalities with the beliefs of scholars of ethics regarding the issue of moral luck.
خلاصه ماشینی:
چالش یادشده در شکلی دیگر برای اصولیان نیز مطرح بوده است؛ به ویژه در بحثهای مربوط به تصویب، مصلحت سلوکیه، تجری و انقیاد 3 مشابهت با اندیشۀ بخت اخلاقی را میتوان مشاهده کرد؛ هر چند وجه طرح مسئله در کتب اصولی، بیشتر جنبۀ کلامی و نه اخلاقی بوده است؛ بدین بیان که تأثیر دادن عوامل مبتنی بر بخت در ثواب و عقاب بندگان، امری پذیرفتنی و قابل دفاع است یا خیر؛ مثلاً اگر فردی حکمی را حکم خداوند میپنداشته و به آن عمل کرده، درحالیکه چنین چیزی حکم خداوند نباشد، قاعدتاً نمیبایست میان او و فرد دیگری که واقعاً به در این مورد داستان معروفی وجود دارد که حتی اگر ساختگی باشد، نشان از دغدغۀ مربوط به بخت اخلاقی در ذهن متکلمان و دشواری حل آن دارد.
وجود مسائل بالا موجب شده است که چالشی مشابه با مسئلۀ «بخت اخلاقی» مورد توجه اصولیان نیز قرار بگیرد؛ با این تفاوت که آنان به بررسی «بخت» بهعنوان یک عامل در استحقاق پاداش و کیفر اخروی پرداختهاند؛ اندیشمندان اصول فقه در حلّ چالش یادشده، گاه صراحتاً واژۀ بخت 1 (لاری، 1418ق، 1/47) یا معادلهای آن (طالع، غیرالاختیاری) را بهکار بردهاند؛ (لاری، 1418ق، 2/376؛ سبزواری، بیتا، 2/21)؛ از آنجا که در اندیشۀ غالب اصولیان، پاداش و کیفر باید عادلانه و سازگار با حکم وجدان باشد (ایروانی، 1429ق، 3/569)، شباهتهای فراوانی میان استدلالهای آنان و استدلالهای اندیشمندان اخلاق در زمینۀ بخت اخلاقی وجود دارد.