چکیده:
پس از ارتحال پیامبر اکرم(ص)، عده زیادی از مسلمانان از سیره صحابه تبعیت کرده و الگوی خلافت را نهادینه کردند؛ اما شیعیان با تمسک به اهل بیت7 مسیر متفاوتی از اهل سنت را در پیش گرفتند. همین موضوع باعث شد دو مذهب شیعه زیدیه و امامیه در مهمترین مسائل دینی و اجتماعی هم نظر باشند. اشتراک این دو مذهب در اعتقاد به حقانیت و مرجعیت اهل بیت، سبب شد تا اندیشه سیاسی آنان حول محور اصل امامت شکل بگیرد، موضوعی که با پذیرش ولایت بلافصل حضرت علی7 آغاز شده و به مهدویت ختم میشود. در نتیجه در مسائل کلان سیاسی همچون مبنای مشروعیت حکومت، ضرورت تشکیل دولت و شرایط معتبر برای حاکم، اشتراک نظر زیادی دارند.
خلاصه ماشینی:
(قاسم بن محمد منصور بالله ، الاساس لعقائد الاکياس ، صعده ، مکتبه التـراث الاسـلامي، ۱۴۲۱، ص (۱۴۴-۱۴۳ جايگاه کلامي امامت امامت يکي از اصول اعتقادي پنجگانه شيعه اثني عشري ميباشد؛ موضـوعي کـه هيچ شک و ترديدي در آن نيست و به يک بيان ، مهمترين وجه تمـايز ايـن مـذهب بـه شمار ميرود؛ اما در خصوص مذهب زيدي مسأله به اين روشني نيسـت .
(احمـد بـن حسن رصاص ، الخلاصه النافعه ، ص ۲۱۶-۲۲۷) منصور بالله قاسم بن محمد يکي از امامان زيدي است که در قرن يازدهم تأليفات مهمي داشته است ؛ او در يکي از آثار خود در باب شروط لازم براي امام به اين مـوارد اشاره کرده است : «بلوغ و عقل به دليل اجماع ، مذکر بودن با استناد به روايتي از پيامبر اکرم ، حريت زيرا عبد مالک تصرفات خود نيست ، از ذريه حسنين باشد بـه خاطر اجماع اهل بيت ، اجتهاد به نظر جمهور ائمه زيدي و با استناد به آيـه ۳۵ سـوره يونس ، ورع مستندا به آيه ۱۲۴ سوره بقره ، عدالت به دليل اجماع ، شجاعت ، افضـليت به خاطر روايت نبوي، تدبير و سخاء براي اقامـه اهـداف امامـت و قـرار دادن حـق در موضع خود، سلامت جسمي براي انجام وظايف محوله و حضور بين مردم ».
(قاسـم بن محمد منصور بالله ، الأساس لعقائد الأکياس ، ص ۱۴۵-۱۴۷) با مطالعه آثار امامان زيدي مشخص ميشود که در انديشه سياسي زيديه ، امامـت داراي جايگاه بسيار متعالي است و همين نگاه باعث شده است که شـرايط لازم بـراي امام بسيار آرماني و متکثر باشد.