چکیده:
توجه به امت اسلامی و سامان بخشیدن به امور دنیوی و اخروی مسلمانان اصلی ترین وظیفه امام جامعه است. سیره فردی و اجتماعی ائمه علیهم السلام نشان میدهد که این ذوات مقدس برای بیان حقایق دینی و به کرسی نشاندن عهد و پیمان الهی از هیچ تلاشی دریغ نکردند و هر کدام در عصر خود با توجه به شرایط، ظرفیت ها و امکانات موجود با مجاهدت های سرسختانه جامعه انسانی را به تعالی رساندند. عصر امام کاظم (ع) عصر خاصی بود و عباسی ها با استبداد و اختناق شدید علیه آن حضرت و پیروان وی، دو حرکت و فعالیت ضد خود را به سخت ترین شکل سرکوب میکردند. امام (ع) در چنین موقعیتی رسالت خود را با توجه به همة تنگناها و حساسیت ها پی گرفت و در تشکل بخشیدن به جماعت شیعه و تقویت بنیه های علمی و اخلاقی آنان، عزم خود را جزم کرد؛ ازای نرو هارون، قدرتمندترین خلیفه عباسی، به آن حضرت به عنوان یک رقیب سرسخت م ینگریست و مراقبت های سخت او از امام (ع) و زندانی کردن های متعدد، نتیجه همین نگاه واقع بینانه بود.
ملخص
تشبه الثوره الی حد کبیر حیاه الانسان ووضعه، ای انها تمر بحاله الولاده والنمو
والتطور والقوه والضعف والاستحکام والخطا والصواب والانحراف والثقه وعدم الثقه
والنجاح والاخفاق والهجوم والدفاع؛ کما انها تشبه الانسان ایضا فی کونها تحتاج الی
الغذاء والهدایه. ومن الصعوبه بمکان _ بل وقد یکون مستحیلا علی ای ثوره _ ان تحدث
ثم تتضح کل اهدافها ونیاتها فی اللحظات الاولی من ولادتها من دون ان تتعرض للضعف
والفتور، فهذه حقیقه قايمه، لکن السوال الاهم هنا هو: من این للثوره ان تحصل علی کل
تلک المقدمات التی تضمن لها الاستمراریه فی الحرکه وتتمکن بواسطتها من التطور
والازدهار والاحتفاظ بسامتها ومقاومتها وثباتها؟ وبالتالی لا تقاد الی الانحراف ولا
تستسلم للمشاکل ولا تنسی اهدافها الاصلیه فی منتصف الطریق ولا تضعف مقاصدها
او تزول ولا تتلاشی نتايجها ومکتسباتها فتسبب لها العدید من المعضلات والصعوبات؟
اذن، لا بد ان یکون للثوره مصدر ثابت یمدها بالمعنویات الثوریه ویحافظ علیها،
ومصدر اخر لتغذیتها فکریا ومعنویا.
تحاول هذه المقاله الاجابه عن کل تلک الاسيله بالاستلهام من النهضه التاریخیه
والدینیه للامام الحسین )علیه السلام(.
A revolution, like the states of human beings, experiences birth and
growth, strength and weakness, laxity and solidity, defect and
integrity, honesty and dishonesty, trust and distrust, success and
failure, and attack and defense. Like humans, a revolution needs to
be fed and led. It is difficult, if not impossible, for a revolution to
occur and reveal all of its goals at the outset without being weakened.
This is an eternal truth, but the question is, where we can find these
preconditions which can guarantee the continuity of movement in a
revolution, contribute to its growth and prosperity, and maintain its
safety, endurance, survival, and integrity so as not to be deviated,
not to give up facing problems, not forget its goals in the middle
of the way, not to diminish its motives for its emergence, and not
to lose its achievements; otherwise serious and difficult problems
will arise. Therefore, a revolution should have sources to maintain
its revolutionary spirit and be a source of intellectual and spiritual
guidance. Inspired by the historical and divine uprising of Imam
Hussein (AS), this article meets this need.