چکیده:
دغدغه اصلی این پژوهش در واقع اصلاحاتی است که اولین بار به سبک غربی در دوره ولیعهدی
عباسمیرزاء پسر دوم فتحعلی شاه.دومین شاه قاجار و با خواست او عملی گردید. اصلاحاتی که شاید
اولین گام در راهی بود که بعدها ایران را به سوی تجدد به سبک غربی پیش برد. هرچند انگیزه آغاز این
اصلاحات. بیش از هرچیز افزودن توان نظامیایران در برابر مهاجمان بیگانه و به ویژه روسها بود اما نباید از
نظر دور داشت که حیطه گستردهتری از مسایل نظامیرا شامل شد و صورتهای اقتصادی, سیاسی» علمیو
حتی فرهنگی به خود گرفت. اما ناآگاهی و گاه بیتدبیری ضابطین امر اصلاحات و همچنین عدم همراهی
شاه و درباریان و سایرینی که کمک و یاری آنان در به ثمر رسیدن اصطلاحات مور بود. عدم توانایی مالی
برای تامین بودجههای ام ور اصلاحی, دخالت بیگانگانی که صلاح خود را در عقبماندگی و ضعف ایران
میدیدند و از همه مهمتر عدم زمینهسازی لازم در اقشار گوناگونی که با اقدامات اصلاحی در ارتباط بودند
برای پذیرش و پیشبرد اصلاحات از مهمترین دلایل ناکارآمدی و ناکامیاصلاحات بوده که در این نوشته
بدانها پرداخته میشود.
با نگاهی گذرا به اجتماع آن روزء اساس آن را برسه پایه خواهیم دید. حاکمیت که متشکل از شاه و
بخش کوچکی از شاهزادگان و دیوانیان عالیرتبه است؛ نظامیان که معمولا با طبقهبندی حاکمیت پیوندهایی
دارند یا جزء آن هستند (منظور سران نظامیاست) ؛ روحانیت که با حاکمیت پهلو میزند و از موقعیت ممتاز
اجتماعی برخوردار است. گو اینکه از اثر جریانات اجتماعی و همزمان با افت و خیزهای اقتدار حاکمیت. این
طبقه نیز دچار فراز و فرودهایی میگردد. تاثیری که واکنش مثبت و یا منفی این طبقات به واقعهای در
موفقیت یا عدم موفقیت آن داشته است. ما را بر آن داشت که به احوال این سه طبقه بپردازیم.
خلاصه ماشینی:
هرچند انگيزه آغاز اين اصلاحات ، بيش از هرچيز افزودن توان نظامي ايران در برابر مهاجمان بيگانه و به ويژه روس ها بود اما نبايد از نظر دور داشت که حيطه گسترده تري از مسايل نظامي را شامل شد و صورتهاي اقتصادي ، سياسي ، علمي و حتي فرهنگي به خود گرفت .
همانند سازي «جنگ فرنگ » با نظامي که خداوند در «قرآن حميد» به آن اشــاره کرده توسط نايب السلطنه و اينکه مخالفان مسلمانان همان قاعده را به دست گرفته اند٥٤ يا کمک گرفتن از استعارات و تشبيهات قرآني براي «زنده کردن قاعده قديمه »٥٥، همچنين واکنش عباس ميرزا به مقاومت مردم در حفظ عادات و روش هاي ســابق ، به صورت همراهي با سپاهياني که تمرينهاي جديد جنگي مي کردند و يا پوشيدن لباس هاي نظامي فرنگي ٥٦ از عواملي بود که به پيشــرفت و تسريع امور اصلاحي کمک شاياني مي کرد.
اگرچه عباس ميرزا به عنوان نايب السلطنه ي ايران و شخص دوم مملکت پــس از پــدرش فرد قدرتمندي بود و علاوه برآن اختيار امور ســپاه ايران و ايالت ثروتمند آذربايجان را نيز دردست داشت ، ولي رقباي قدرتمند او در داخل ، که توسط بيگانگان صاحب نفوذ در دربار، حمايت مي شدند هر کدام به اندازه پشــتوانه اي که داشــتند بر اساس اغراض شخصي يا توجيه نشدن درباره امور اصلاحي و احساس خطر از اين جانب ، نه تنها او را در راه اصلاحات ياري نرساندند، بلکه هر جا توانستند، مانعي بر سر راه اصلاحات ساختند.