چکیده:
بهرهمندی حقوق تعهدات از پشتوانۀ فرهنگی و اجتماعی، این موهبت را در پی دارد که ضوابط و مسائل راجع به نهادهای مرتبط با آن از قوام و ارزش اجرایی بیشتری برخوردار شود. همچنین، عدم وجود مقررات صریح برای برخی عناوین و موضوعات عرفی و اجتماعی بهمعنای زوال ابزارهای حقوقی برای تفسیر نوع رابطه نمیباشد. «شاباش» از جمله سنّتهایی است که بهعنوان عملی عرفی اما دارای جنبههای حقوقی و انگیزههای اقتصادی و احسانی قابل بررسی است. این تأسیس عرفی در عین داشتن شباهتهایی با برخی عقود و قراردادها، از حیث اوصاف و کارکردهای مختص به خود، باعث میشود موقعیت پرداختکننده و دریافتکننده نسبت به طرفین در عقود مرتبط تفاوتهایی داشته باشد و ضوابط آن را ویژه و منحصربهفرد نماید. در نوشتار حاضر، در مقام تحلیل و بررسی ماهیت، وضعیت و جنبههای حقوقی و فقهی شاباش، ضمن تبیین اوصاف و تمایزها، در صدد معرفی قابلیت حقوقی ـ اقتصادی سنّت مورد نظر برآمده و نقش این رسم در تسهیل شرایط مالی ازدواج بیان میگردد. آنچه دراینخصوص حائز توجه مینماید، عبارت است از اینکه؛ شاباش، علاوه بر انگیزه محسنانۀ پرداختکننده، ابزاری برای تأمین هزینههای آغاز زندگی مشترک زوجین محسوب شده و ماهیت آن، هم از ماده 10 قانون مدنی قابل توجیه است و هم به هبه؛ بهعنوان یکی از عقود معین نزدیک است که حسب موقعیت و انگیزۀ پرداختکننده، داخل در هبه معوض یا غیرمعوض میشود. در هر حال، وِیژگیهای شاباش موجب ترتب آثار خاصی میشود که آن را از عناوین مصرح متمایز میسازد.
utilization of obligation laws under cultural and social support has an advantage that the rules to be implemented easily and be valuable. Furthermore, lack of explicit laws and regulations on some issues pave the way to boost the role of customs and ethical standards. The "Shabash" tradition (in some Iran’s provinces) is recognized as a custom that has legal aspects along with economic motivations. It deserves to be considered and noticed. In spite of similarities with borrowing and donation, Shabash is different from both aforesaid procedures. Shabash differences lead to different rights regard to payer and receiver in case of donation and browning and it will have a unique implementation conditions. This article, either is attempting to analyze the nature and legal status of Shabash or introducing legal and economic capabilities along with explaining Shabash’s features, and its role to facilitate the marriage. Shabash is a kind of financial support by relatives and close friends for couples who starts their new life after marriage, beside the benevolent motivates. Despite unique features of Shabash, its nature and effect is defensible both under the article 10 of civil code (in Iran) and as a donation (as a definite contract). Therefore, based on the payers’ will can fall within the category of donation with consideration or donation without consideration.
خلاصه ماشینی:
ازاين حيث هدف نوشتار حاضر آن است که بـا امعـان نظـر بـه کارکردهـاي ايـن سنت ، ماهيت ، وضعيت و اثر حقوقي نهاد مورد نظر ارزيابي شود؛ بـه عبـارت ديگـر آيـا اينکه خويشاوندان ، دوستان يا وابستگان احدي از زوجين طي مراسم عقـد يـا عروسـي ايشان مبلغي پول يا مساعده اقتصادي (ازجمله کالا يا طلا) را تأمين ميکنند تـا زنـدگي مشترک را با دغدغۀ مالي کمتري آغاز نمايند، بايد به مثابۀ نوعي قرض ، اعراض يا صـلح تلقي شود، يا اينکه در زمرة مصاديق هبه و يا از توابع ماده ١٠ قانون مدني خواهد بـود؟ آيا چنين عملي في نفسه به معناي ضرورت اقدام متقابل ازسـوي دريافـت کننـده اسـت ؟ متعاقب بحث از ماهيت اين پديده ، آيا ازحيث اثباتي امکان مطالبۀ اصل يا مثل موضـوع ازسوي پرداخت کننده يا رجوع وي از آن وجود دارد؟ بنابراين در اين مقالـه جنبـه هـاي حقوقي و فقهي سنت شاباش ؛ به عنوان نوعي تأمين مالي براي ازدواج را تحليل ، و ابعـاد مهم آن را بررسي خواهيم نمود.
فقهاي شيعه و اهل سنت نيز تماثـل در بـاب قـرض را تـا حدي مدنظر داشته اند که مقرض در عين احسان دچار زيان نشده و بـا اطمينـان خـاطر ١٩٤ اقدام به قرض الحسنه نمايد (بحرالعلوم ، ١٤٠٣، ج ٣، ص ٤١٣) ايشان وجه اين حکم را بـه صراحت ، رعايت عدالت دانسته اند (شربيني، ١٣٧٧، ص ١١٩) مسلما در مانحن فيه تماثـل هنگامي محقق ميشود که قيمت اموالي که به عنوان قرض داده شده ، مساوي باشـد؛ لـذا اگر اختلاف قيمت وجود داشته باشد تماثل حاصل نشده (سرخسي، ١٤٠٦، ج ١٢، ص ١٦) و نمي توان گفت که مديون ، مثل آنچه که قرض گرفتـه پـس داده اسـت ؛ بـراين اسـاس چنانچه شاباش را مشمول عنـوان و احکـام قـرض تلقـي کنـيم ، مسـتلزم آن اسـت کـه پرداخت کننده حق مطالبه و پيگيري حقوق و توابع مترتب بـر آن را دارا باشـد.