چکیده:
اشتراک لفظی و معنوی وجود همواره یکی از دغدغههای فیلسوفان متأخر اسلامی (از زمان میرداماد تا عصر حاضر) بوده است. در این میان برخی از فیلسوفان قائل به اشتراک لفظی وجود و عدهای دیگر قائل به اشتراک معنوی وجود شدهاند. یکی از فیلسوفان قائل به اشتراک لفظی وجود، ملا رجبعلی تبریزی است. وی معتقد است که وجود میان واجب و ممکن به دو معنای متفاوت بهکار میرود. مسئلۀ اصلی در این مقاله، بیان و تحلیل همین آموزه و دلیلهای تبریزی است. این تحلیل هم از رهگذر نقدهای نگارنده و هم از رهگذر بیان دو تفسیر از این آموزه بیان میشود. تفسیر اول از آنِ ملا عبدالرحیم دماوندی و تفسیر دیگر برای یکی از شاگردان تبریزی به نام میرمحمداسماعیل خاتونآبادی است. روش بحث کتابخانهای و توصیفیـتحلیلی است. نتیجۀ اجمالی که این مقاله به آن دست یافته این است که تبریزی در بیان ادلۀ عقلی برای اثبات اشتراک لفظی وجود ناکام است و ادلۀ نقلی او نیز تنها با توجه به روش تفسیری خود او قابل اعتنا خواهند بود و از میان دو تفسیری که از آموزۀ اشتراک لفظی وجود نزد تبریزی بیان میشود، نظر میرمحمداسماعیل خاتونآبادی درستتر و درخور توجه بیشتر است.
The equivocity (al-ishtirak al-lafzi) and univocity (al-ishtirak al-maʿnawi) of the term “exist” was always a concern of recent Muslim philosophers (since Mirdamad until the present day). Some philosophers believe in the equivocity of “existence” and others adhere to its univocity. A proponent of equivocity is Mulla Rajabali Tabrizi. He believes that the term “exist” means two distinct things when it is used about the necessary being and possible beings. The main problem of this article is to provide an account of this thesis and the arguments of Tabrizi for his view. We offer our critiques as well as two interpretations of his equivocity thesis. One interpretation was provided by Mulla Abd al-Rahim Damawandi and the other by a student of Tabrizi called Mir Ismaʿil Khatunabadi. The method of this research is library research and descriptive-analytic. The rough conclusion of this paper is that Tabrizi fails to articulate philosophical arguments for the equivocity of “existence,” and his evidence from religious texts is worthy of consideration only if we accept his peculiar method of exegesis. Of the two interpretations of Tabrizi’s thesis of equivocity of “existence,” that of Mir Ismaʿil Khatunabadi is more accurate and noteworthy in our view.
خلاصه ماشینی:
در این میان ملا رجبعلی تبریزی نیز قائل به اشتراک لفظی وجود است؛ به این معنا که وجود را میان واجب و ممکن به دو معنای متفاوت میداند.
ازاینرو گفتهاند: «لا اسمَ و لارسمَ و لانعتَ و وصفَ» شیخ محمود شبستری در این باره اینگونه سروده است: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (شبستری، 1382، ص 20) در ادامه، تبریزی اقوالی را از دیگر فیلسوفان، صوفیان، عارفان و حکمای هند نقل میکند و معتقد میشود که تمامی آنها به اشتراک لفظی وجود قائل بودهاند (تبریزی، 1357، ج1، صص 226-228).
قاضی سعید قمی (متوفی 1107ق)، از شاگردان طراز اول تبریزی که معتقد به اشتراک لفظی وجود بین خالق و مخلوق است، در تفسیر این فقره از حدیث امام رضا× معتقد است که اگر خداوند با ممکنات اشتراک داشته باشد، آنگاه این امر مستلزم آن است که مابهالامتیاز و مابهالاشتراک بین واجب و ممکن وجود داشته باشد، هرچند که این مابهالامتیاز و مابهالاشتراک به حیثیات مختلف باشد.
منبع آگاهی ما از تفسیر خاتونآبادی رسالۀ عقاید اصولین وی است که تا به حال تصحیح نشده است؛ ازاینرو به تنها نسخۀ خطی از آن که در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران نگهداری میشود رجوع شده است.
در این رساله، خاتونآبادی بعد از نقل رسالۀ اثبات واجب به بیان رأی و نظر خود دربارۀ آموزۀ اشتراک لفظی وجود نزد تبریزی میپردازد.
A study on the attribution of the treatise Asl al-Asil to Mulla Rajab Ali Tabrizi.
Tehran: Institute of Cultural Studies and Research.
Tehran: Printing and publishing Institute of the Ministry of Culture and Islamic Guidance.