چکیده:
هدف این پژوهش بررسی بررسی رابطه بین خودشیفتگی مدیرعامل و اجتناب از مالیات با در نظر گرفتن نقش تعدیل ننده اندازه و جنسیت کمیته حسابرسی در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. پژوهش حاضر تحقیقی کاربردی و از نوع پژوهشهای شبه تجربی و روششناسی آن از نوع پسرویدادی است. در راستای تحقق اهداف پژوهش دو فرضیه اصلی و دو فرضیه فرعی تدوین شده است. جهت آزمون فرضیههای پژوهش از مدل رگرسیون حداقل مربعات تعمیم یافته و دادههای ترکیبی استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش شامل 120 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد که طی سالهای 1392 تا 1399 مورد بررسی قرار گرفته است. براساس نتایج پژوهش، شرکتهایی که ارتباطات سیاسی بالاتری دارند، شدت افشای مسئولیت پذیری اجتماعی آنها بیشتر از شرکتهایی است که ارتباطات سیاسی پایینتری دارند؛ بنابراین بین ارتباطات سیاسی و افشای مسئولیتپذیری اجتماعی در ذی نفعانی همچون شرکتها رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، هزینه نمایندگی به عنوان تعدیلگر بر شدت رابطه بین ارتباطات سیاسی و مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها تاثیر میگذارد.
The purpose of this study is to investigate the relationship between CEO narcissism and tax avoidance by considering the moderating role of size and gender of the audit committee in the Tehran Stock Exchange. The present study is an applied research of quasi-experimental research and its methodology is post-event. In order to achieve the objectives of the research, two main hypotheses and two sub-hypotheses have been developed. To test the research hypotheses, a generalized least squares regression model and combined data were used. The statistical sample of the research includes 120 companies listed on the Tehran Stock Exchange, which has been studied during the years 1392 to 1399. According to the research, companies with higher political affiliations have a higher intensity of social responsibility disclosure than companies with lower political affiliations. Therefore, there is a significant relationship between political communication and disclosure of social responsibility in stakeholders such as companies. Also, the cost of representation as a moderator affects the intensity of the relationship between political communication and corporate social responsibility.
خلاصه ماشینی:
با توجه به دشواري تفکيک و شناسايي استراتژي هاي مختلف ، حوزه ادبيات اجتناب از ماليات اين فعاليت را به عنوان مجموعه اي از اقدامات قانوني مشروع مالياتي براي کاهش 1 Oesterle et al 2 Olsen et al 3 Chatterjee & Hambrick 4 Buyl et al 5 O'Reilly et al 6 Ham et al 7 Schwartz 8 Hsieh et al 9 Capalbo et al بار مالياتي و ساير استراتژي هاي مربوط به عدم رعايت يا فرار تعريف مي کند (ديرنگ و همکاران ١، ٢٠١٠)؛ بنابراين ، اگرچه معيار اجتناب از ماليات که در ادبيات مورد استفاده قرار مي گيرد، معيار ريسک وظيفه ، سرپناه مالياتي يا فرار مالياتي نيست ، اما ممکن است شامل استراتژي هاي مختلف مالياتي قانوني و غيرقانوني باشد که بار مالياتي را کاهش مي دهد (گارسيا-مکا و همکاران ٢، ٢٠٢١)؛ اما مي توان گفت در تعيين ميزان اجتناب از ماليات نقش مديرعامل از اهميت بسزايي برخوردار است ، زيرا اين مديران تأثير زيادي بر سياست هاي مالياتي دارند (ديرنگ و همکاران ، ٢٠١٠).
با توجه به مطالب مطرح شده ، مقاله حاضر، به طور ويژه به دنبال 1 Dyreng et al 2 García-Meca et al 3 Vacca et al 4 Klein 5 Thiruvadi & Huang 6 Francis et al بررسي چرايي و چگونگي تأثير ويژگيهاي کميته حسابرسي به عنوان تعديل گر بر رابطه بين خودشيفتگي مديرعامل و اجتناب از ماليات شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ميباشد.