چکیده:
آتش یکی از چهار آخشیج (عنصر) است که با کشف آن جهشی در شیوۀ زندگی انسانها پدید آمد. این عنصر در میان تمام ملل دنیا همواره مورد احترام بوده است. عدهای آن را مورد پرستش قرار دادهاند و مردمانی در اجرای مراسم آیینی از آن استفاده کردهاند. آتش ازگذشتههای دور تا امروز از مراسم عزا تا جشنها، با حالت نمادین دوگانه به گونههای مختلف در زندگی بشر، حضوری پررنگ داشته است. امروزه شمع همان نقش روشنگری آتش را ایفا میکند چه در مراسم جشن و شادی و چه در مراسم سوگواری؛ و درعین تعارض محیطی، نوعی آرامش را تداعی میکند و استفاده از آن در دنیا رایج است. تمام تمدنهای بنام دنیا داستانهای مختلفی برای پیدایش آتش دارند و نکتۀ مشترک در تمامی اساطیر جهانی این است که کشف آتش به عنوان نقطۀ عطفی در زندگی بشر، همیشه مورد احترام بوده است. در این پژوهش به شیوۀ تحلیلی- توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانهای، جایگاه عنصر آتش در اوستا و بندهشن بررسی و تضاد و تعارض در نماد این عنصر تحلیل شده است. آتش در شعر شاعران با ایجاد حسی دوگانه و حتی چندگانه، دستمایۀ سرودن اشعاری دلپذیر شده که با پیشینۀ مفهوم انواع آتش در اوستا و بندهشن شباهت دارد و میتوان ریشۀ آن را در این دو کتاب مشاهده کرد.
Fire is one of the four elements the discovery of which transformed the life style in humans. This element has always been revered by all nations. Some worshipped it while others used it in their rituals. From the distant past till present whether in mourning ceremonies or in festivities fire with its symbolic dual meaning has been present in human’s life and played an indispensable role in man’s life in various ways. Nowadays candle serves the same illuminating purpose in all occasions, be it in feasts or in mourning despite the conflict it might offer it conveys a kind of peace which explains its common use in the world. All renowned civilizations worldwide have different stories for the advent of fire and the common point in all mythologies throughout the world is that its discovery has been recognized as a turning point in man’s life and been revered by all. Using descriptive analytic method as well as library sources this research is an attempt to study the standpoint of fire in Avesta and Bondahesh and further analyze the conflict embedded in this symbolic element. Fire had been an inspiration for poets to compose enchanting poetry by creating a multifaceted feelings to prepare the grounds for composition. This is in accordance with the history of variety of forms fire displays in Avesta and Bondahesh where the root of this element lies.
خلاصه ماشینی:
بن مایه های اساطیری آتش در اوستا و بندهشن و بازتاب آن در ادبیات فارسی معصومه محلوجیزاده مهابادی دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاداسلامی، واحد تهران شمال ، تهران ، ایران حمیدرضا شایگان فر دانشیار و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحدتهران شمال ، تهران ، ایران (نویسندۀ مسؤول ) 1 مهرانگیز اوحدی دانشیار و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران شمال ، تهران ، ایران تاریخ دریافت : ١٤٠٠/٢/٥ تاریخ پذیرش : ١٤٠٠/٧/١٣ چکیده آتش یکی از چهار آخشیج (عنصر) است که با کشف آن جهشی در شیوۀ زندگی انسان ها پدید آمد.
ir شاعران با ایجاد حسی دوگانه و حتی چندگانه ، دست مایۀ سرودن اشعاری دل پذیر شده که با پیشینۀ مفهوم انواع آتش در اوستا و بندهشن شباهت دارد و میتوان ریشۀ آن را در این دو کتاب مشاهده کرد.
تحقیقات زیادی در زمینۀ اسطورۀ آتش انجام شده است که از میان آن ها میتوان به این چند مورد اشاره کرد: محسن قائم مقامی و سید اصغر محمودآبادی در مقاله ای با عنوان «خویش کاری آتش در اساطیر ایرانی» نقش خویش کاری آتش را در تاریخ اساطیری ایران و به ویژه براساس متون دینی ایران باستان مورد بررسی قرار داده اند.
آتش نمادین در بیت زیر به داستان حضرت ابراهیم اشاره دارد: یارب این آتـش که بر جان مـن است سرد کن زانـــسان که کردی بر خلیـــل (حافظ ، ١٣٨٩: ٢٤٨) شاعر، آتش عشق را چنان سوزنده میداند که تنها معجزه ای شگفت میتواند او را نجات دهد.