چکیده:
قانون مدنی در ماده 214 واژه «مال» و «عمل» را جدا گانه آورده است، تفکیک مزبور این تصوّر را ایجاد کرده است که قانون مدنی برای عمل یا همان منفعت انسان قائل به مالیّت نباشد. مقاله حاضر سه سؤال اصلی دارد: منفعت انسان چیست؟ آیا مالیّت دارد؟ و کیفیّت تسلیم منفعت انسان در مصادیق مختلف قراردادی به چه صورت است؟ نتیجه چنین حاصل شد که منفعت یا عمل، «صلاحیّت و استعداد و قابلیّت نتیجه دهی» موجود در جسم انسان است که به صورت ذاتی و یا اکتسابی ایجاد می شود و مال محسوب است. تسلیم منفعت انسان بستگی به مصداق و موضوع مورد معامله می تواند به صورت ایجاد امری ناپایدار مانند تدریس و یا ایجاد وصفی بر روی عین مانند نقاشی و یا خلق شیء فیزیکی مانند ساخت یک قطعه صنعتی در عالم خارج باشد. در مورد زمان تحقّق تسلیم منفعت در مورد اول، اتفاق نظر وجود دارد و زمان آن، زمان پایان کار است ولی در دو مورد دیگر اختلاف نظر وجود دارد. گروهی معتقدند که برای تحقّق تسلیم باید شیء مزبور در اختیار مستأجر قرار گیرد و گروهی دیگر پایان کار را زمان تحقّق تسلیم می دانند.
Civil Act, in the article 214 has separated two words “property” and “action”. The mentioned separation may produce the image that the Civil Act does not consider the property for the action, but this is not so. Interest or action are “competence and capacity and the capability of resulting” which exist in human body, would be produced in nature or acquired and be considered as property. The submission of interest can be in form of creation of a transient affair like teaching or creation of a description of real object like painting or creation of a physical object like building an industrial piece in the objective world.In case of the realization time of interest submission, in the first case, there is agreement and its time is the time of end work, but in the two other cases there is disagreement. A group of scholars believe that for the realization of submission the mentioned object should be delivered to the tenant, and another group of scholars know the end of work as the time of submission realization. The mystery of disagreement is in the understanding of interest submission and it is “to realize and accomplish” of the mentioned capacity which would be realized as the work ends and the delivery of the created object which is “the object submitted” and not “the object transacted”; is an affair both extra and unreasonable. In case which the worker follows the employer, according to Labor Act, the costs of submission is burdened on the employer and the other cases are burdened on the hired servants.
خلاصه ماشینی:
سؤال ديگر اين که آيا خصوصيتي در عمل وجود داشته که آن را در کنار واژه مال آورده است؟ ماده ٢١٤ از تعهد متعاملين به «تسليم» يا «ايفاء» سخن مي گويد که ذهن حقوقدانان را به انديشه وادار مي کند که به راستي راز اين تفکيک چيست؟ آيا واژه تسليم، در مورد اموال و واژه ايفاء، خاص اعمال است؟ نکته ديگري که بايستي به آن توجه نمود اين است که در قانون مدني و به دنبال آن در آثار حقوقدانان از تسليم عين خارجي و جسم فيزيکي ياد شده ولي سخن در مورد تسليم منفعت انسان در اجاره اشخاص با اقبال قانونگذار و نيز حقوقدانان مواجه نشد و اندکي بعد نيز با تصويب قانون کار، اساتيد حقوق مدني، اظهارنظر در اين زمينه را رها کرده و تحقيقات خود را معطوف به حقوق کار و جنبه حقوق عمومي آن نمودند 1 (خورسنديان، ١٣٨٢: ٦١؛ صبحي کمال، ١٣٩: ١٤١؛ رستمي و قبادي، ١٣٩٧: ٦٥) .
٣-٣- تسليم عمل به صورت ايجاد امري غير قار (ناپايدار) برخي از مهارت هاي انسان به نحوي است که اگر بکار گرفته شود هيچگونه اثر فيزيکي و محسوس در عالم خارج ايجاد نخواهند کرد، چنان که برخي فقيهان گفته اند در موردي که عمل به صورت ايجاد امر غير قار است جزء بعد به وجود نمي آيد مگر اين که جزء ماقبل آن از بين رفته باشد (موسوي بجنوردي، ١٤١٩: ٢٣٧/٧) و غرض افراد نيز تنها بکار گرفتن مهارت و استعدادهاي متعهد است؛ اين استعداد و توانائي ها مي تواند به صورت خواندن سرود، تدريس در رشته اي خاص و ...