چکیده:
شاهنامه فردوسی، بزرگترین اثر حماسی زبان فارسی در برگیرنده ی مفاهیم کهن الگویی فراوانی است که یکی از آنها کهن الگوی قهرمان است. بنا به سرشت حماسه و بن مایه ی اصلی آن (نبرد میان نیروهای نیک و بد) قهرمان، یکی از پرتکرارترین موتیفهای آن است. قهرمان حماسه که معمولا دارای نیروهای فوق انسانی است، در میان خانوادهای بلندمرتبه متولد میشود، اما بنا به دلایلی از خانواده دور شده و نزد افرادی فرودست یا حیوانات پرورش مییابد. او پس از آشتی با پدر سفر قهرمانی خود را آغاز میکند و در این راه است که از آب میگذرد و به سوی نبرد با اژدها میرود؛ در این راه از کمک یاریگرانی بهره میگیرد و به اژدها میرسد. برای مبارزه با اژدها نیاز به سلاحی ویژه و اژدهاکش دارد که در شاهنامه، عموما این سلاح گرز (آن هم گرز گاوسر) است. با سلاح مخصوص خود اژدها را نابود میکند و خدابانوی در بند را رها میسازد و با او ازدواج میکند. پس از طی مراحل این سفر است که قهرمان به مقامی خدایگون میرسد و ارباب دو جهان میشود و برکت و فضل را به یاران خود عطا میکند و سرسبزی را به زمین باز میگرداند. بنابر آن چه گفته شد، موضوعی که در این پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفته، کهن الگوی سفر قهرمان در داستان گشتاسپ است که این کهن الگو براساس نظریههای مختلف اسطوره پژوهان، مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت ساختار ویژه ی این سفر کهن الگویی در این داستان، ارائه شده است.
Ferdowsi`s shahnameh, the greatest epic of Persian language encompasses many archetypal
concepts that one of them is a hero archetype. The epic nature of its real motif (the battle
between the forces of good and evil) Champion, is one of the most frequent motif.Epic
heroes usually possess superhuman powers has to be born in a family of high level,However,
for reasons faraway from family and the impoverished people or animals are grown. .After
meeting his father, his heroic journey begins.In this way he is going from the water ,then
get rid of it goes to battle with the dragon.In this way, as the costly grace of divine help,
and a dragon appears.Requires special weapon to fight the dragon and the dragon has
drawn the Shahnameh, a weapon commonly wand (wand that cow's head) is.With his own
weapons and kill the dragon unleashes Khodabanoo section and will marry her.During the
official visit, the hero is God and Lord of the two worlds and blessings and grace to give to
your friends and vegetation returns to Earth.
So what was the issue that was evaluated in this study, the epic hero's journey archetype
According to Goshtasp's story, archetype of the scholars, have been studied and the special
structure of the archetypal journey of this story is presented.
خلاصه ماشینی:
پيش ازاين در کتابها و مقالات مختلفي ، دربارهي شخصيت حماسي و اسطورهاي گشتاسپ بحث شده است ، اما آنچه اين پژوهش ـ کهنالگوي سفر قهرمان در داستان گشتاسپ ـ درصدد پرداختن به آن است ، در هيچ اثري مورد بررسي قرار نگرفته است و نوع نگاه آثاري که به لحاظ موضوع و مباني نظري اشتراکاتي با اين پژوهش دارند، با نگاه حاکم در اين پژوهش تفاوت دارد.
(مسرت ، ١٣٨٤: (181-153 اما موضوع پژوهش حاضر، بررسي زندگي قهرمانانهي گشتاسپ در شاهنامهي فردوسي به عنوان يک شخصيت کهنالگويي و بررسي سير زندگي او و سفري که درطي زندگي خود داشته ، است و درصدد است تا با استناد به شاهنامه ، شاخصههاي اسطورهاي سفر قهرمان را در مورد او بررسي کند و در پايان نشان دهد که داستان زندگي وي تا چه اندازه با ساختار داستانهاي مربوط به قهرمانان مطابقت دارد.
کمبل نيز در کتاب قهرمان هزار چهره به بررسي ساختار داستاني قهرمانان در فرهنگهاي مختلف پرداخته است و نتيجهي مطالعات خود را به اين صورت ارائه دادهاست : مرحلهي جدايي و يا عزيمت (حرکت ،رحلت ): اين بخش شامل پنج زيرمجموعه است : (١)«دعوت به آغاز سفر» يا آشکارشدن نشانههاي دعوت الهي براي انجام وظيفهاي خاص ؛ (٢) «رد دعوت »، يا فرار حماقت بار از دست خدايان (٣) «امدادهاي غيبي »، يعني ياري و امدادي که از غيب به کمک آن کس ميآيد که قدم در راه تعيين شده گذاشته است ؛ (٤)«عبور از نخستين آستان »؛ و (٥)«شکم نهنگ »، يا عبور از قلمرو شب .