چکیده:
ولایت قاینات در دوره قاجار به سبب نقش موثر برخی از حکام آن منطقه، موقعیتی مهم در شرق ایران یافت. هرات در جوار مرز ایران، در معاهدة پاریس از ایران جدا شد و به سبب جنگ هرات، ایران تا آخرین سالهای حکومت قاجار، افغانستان را به رسمیت نشناخت و روابط سیاسی مستقیم میان دو حکومت برقرار نشد. با این وجود، مناطق مرزی ایران، مانند قاینات، فارغ از سیاستهای دو دربار، با هرات روابط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی گسترده داشت و حکام قاینات و هرات برای تسهیل در روابط، مکاتبات و مراوداتی داشتند. همجواری قاینات و هرات از یک سو و پیوندهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی از سوی دیگر، برقراری مناسبات این مناطق را اجتنابناپذیر میکرد و شوکتالملک اول و شوکتالملک دوم افزون بر نامه نگاریهایی با حکّام هرات، نمایندگانی نیز برای مذاکره اعزام کرده بودند. این بخش از روابط سیاسی در مرزهای شرقی ایران به سبب کمبود منابع کمتر بررسی شده است و در این مقاله، با تکیه بر اسناد منتشر نشده، به ویژه مکاتبات رسمی میان حکام هرات و قاینات در دو دهه پایانی قاجار، زمینههای ارتباط، کیفیت روابط سیاسی و نتایج حاصل از آن بررسی خواهد شد
خلاصه ماشینی:
گزارش سرقت هاي پراکنده در مرز قاينات با هرات نيز در اين سال ها اندک است و تنها در سال هاي پاياني حکومت شوکت الملـک اول ، سـرقتي از 2 افغانستان گزارش شده است که موجب تبادل نامه هايي گرديـد ١:زال بيـک نـورزايي در رمضان ١٣٢١ق .
درگذشت ،محمدابراهيم خان که هنوز در تهران بود، با لقب شوکت الملک دوم بـه حکومـت قاينـات رسـيد، امـا بـا مخالفـت بـرادر بـزرگش علي اکبرخان ، حسام الدولۀ دوم و برادرزاده اش اميرمعصوم خان ، حسام الدوله سـوم مواجـه گرديد؛ به همين سبب ، او در دورة جنـبش مشـروطيت و جنـگ جهـاني اول ، دو بـار از حکومت قاينات عزل شد: يک بار در سال ١٣٢٥ق .
آصف الدوله براساس همين گزارش ، در نامه اي به اميرعلي اکبرخـان حشـمت الملـک دوم ، حاکم سيستان ، تأکيد کرد که براي حفظ و افزايش نظم و امنيت نواحي مرزي کوشـش کند و به شوکت الملک دوم ، حاکم قاينات ، نيز هشدار داد که مسئول نظم و امنيت ولايت قاينات و مناطق سرحدي است و در صورت اغتشاش و سرقت ، مؤاخذه خواهد شد و بايد از عهدة غرامت برآيد.
). رابطه شوکت الملک دوم و محمدسرورخان پس از مشروطيت از دوره حکومت اميرمعصوم ، حسام الدولۀ سوم بر قاينات ، مقارن با استبداد صـغير، گزارشي از سرقت هاي مرزي به دست نيامد، اما در اين زمان ،وقوع يک مسألۀ مهم مرزي پس از عزل اميرمعصوم خان ،موجب فراخواندن وي به تهران شد.