چکیده:
در این بازه از زمان که امروز در آن قرار داریم با انواع هجمههای فرهنگیء سیاسی و امنیتی» که به دین ما
وارد میشودء ما به عنوان یک مسلمانء که دلسوز دین خود استء لازم میدانیم که در دین خود مطالعه و پژوهش
داشته باشم تا بتوانیم در مقابل این هجمهها و شبهات بایستیم و پاسخ دهیم. یکی از این شبهات» شبهه تحریف
قرآن است همان کتاب گرانسنگی که از سوی خداوند متعال نازل و توسط پیامبر عظیم الشان اسلام(ص) به انسانها
خوانده و ابلاغ شد. آنها معتقدند که قرآن تحریف شده است در حالی که اینطور نیست؛ آن کسانی که این حرف
را میزنند دلائل متقن و قوی را رها کرده و به اقوالی بدون آرزش و سست دل بستهاند. البته لازم به ذکر است که
این بحثها در محافل علمی محترم و ارزشمند است اما زمانی که تحرکات دشمنان را رصد میکنیم میپینیم که
قصد فتنهء تقدّس زدائی و بیارزش کردن در یکی از ستونهای ایمانمان را دارندء دیگرء این بحث حساسیّت خاص
و ویژه به خود میگیرد. در این مقاله کوشش شده است که این شبهه را در چهار مقام» که معمولا در بررسی این
موضوع با آن برخورد میکنیمء با دلائل متقن و مختصر عقلی و نقلی رد کندان شاء الله. در ضمن این پژوهش به
روش کتابخانهای تهیه شده است.
In the time interval we are in today, with all kinds of cultural,
political and security attacks that come into our religion, we as a
Muslim who is sympathetic to our religion, need to study and research
in our religion to be able to stand up to these quarrels and
doubts and respond to them. One of these doubts is the doubt about
the distortion of Quran, the same valuable book which was sent by
Almighty God, and was transmitted to humans by the great Prophet
of Islam (pbuh). They believe that the Quran is distorted while it
is not; Those who say this leave strong arguments, and depend on
worthless and weak words. Of course, it should be noted that these
discussions are respected and valuable in scientific circles, but when
we observe the movements of enemies, we see that they intend to
incite sedition, devotion, and devaluation in one of the pillars of our
faith, this argument takes special sensitivity. In this paper, we try to
reject this doubt in the four aspects, which we usually deal with in
this regard, with clear and concise reason and judgment, God willing.
Meanwhile, this research is a library-based research.
خلاصه ماشینی:
براي کساني که با تفاسير آيات آشنايي دارند روشن است که شأن نزول آيات را نمي توان ناديده گرفت و به مقتضاي شأن نزول آيۀ مورد سؤال ، آيه ، اجنبي از قبل و بعد خودش مي باشد که در مورد اهل کتاب سخن مي گويد و ربط نداشتن اين آيه به آيات قبل و بعدش وجوهي دارد که اجمالا اشاره مي شود: اولا با توجه به چگونگي ترتيب آيات قرآن وکيفيت جمع آوري آن به اين نتيجه مي رسيم که ضرورتي ندارد آياتي که در کنار هم قرار گرفته مربوط به يک موضوع باشد، زيرا قرآن يک کتابي کلاسيک نيست که روي يک موضوع واحدي متمرکز شده و فقط همان را دنبال کند، هر چند در ميان اجزاي سور آن و نيز ساير سور قرآن ، يک پيوند کلي و عام وجود دارد ولي ، اين بدان معنا نيست که حتما يک آيه به قبل و بعد خودش مربوط باشد؛ زيرا آيات قرآن به تدريج و بر حسب اقتضاي نيازها و ضرورت ها نازل و جاي 44 هر آيه به دستور خداوند تعيين شده و پيامبر اکرم هر آيه را در جاي خود قرار داده است ، لذا يک سوره از نظر محتوا متنوع است و درباره مسائل مختلفي در آن سخن به ميان آمده است .
» که برفرض که چنين نقلي وجود داشته باشد و کسي اينگونه بخواند، از مقدمه بحث روشن مي شود که اين تفسير کردن قرآن است يعني نظر اين شخص اين است که خداوند در بدر با شمشري امير مؤمنان علي شما را ياري کرد.