چکیده:
اصل فردی کردن مجازاتها که به عنوان تأسیسی نوین در حقوق کیفری غرب شناخته میشود، در فقه جزایی اسلام دارای سابقهای طولانی است. این اصل در حقوق عرفی، محصول توجه قانونگذاران به شخصیت مجرم و از دستاوردهای اواخر قرن نوزدهم میباشد. به موجب این اصل، مجازات باید بر شخصیت مجرم و شرایط ارتکابیِ جرم وی منطبق باشد. اسلام از ابتدای تشریع مبانی کیفری خویش، اجرای اصل فردی کردن مجازاتها را در نهادها و مراحل گوناگون، پیشبینی نموده و تدابیر لازم را در راستای توجه به شخصیت بزهکار به کار بسته است. این اصل که در قوانین کیفری ایران از بدو قانونگذاری تا به حال مورد توجه بوده، در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 نیز به طرز گستردهتری، مورد پیشبینی قانونگذار قرار گرفته است. لذا، در این مطالعه تطبیقی، ضمن تبیین جایگاه و مبانی فقهی- حقوقیِ این نهاد مترقی، اقدامات صورت پذیرفته در قانون مجازات اسلامی 1392، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته تا ضمن برشمردنِ موارد مثبت و نوآوریها در قالب نهادهای جدیدی چون تعویق صدور حکم و ... و با ارایه پیشنهاداتی نظیر بهکارگیریِ تأسیساتی چون نهاد شفاعت و توبه، ایرادات و نواقص قانون مزبور نیز به منظور اصلاحات بعدی قانونگذار، مشخص گردد.
The principle of individualizing, is something new in criminal law in western countries, but has a long history in Islam. This principle is the result of paying attention to the character of criminals in the beginning of 19th century. According to this principle, punishment should coincide with the criminal’s character and the conditions of the crime. Islam had this principle embedded from the beginning, and provided measure to bring into account criminal’s character. This principle, from the beginning of legislation (After the Islamic Revolution), has not been fully executed, but in the new law, the legislator has taken this into account. The goal of this article is to describe this principle according to the Islamic Jurisprudence principles that are accepted and passed in the 1392 Islamic criminal code and to analyze it to show the advantages, innovations, and disadvantages to make corrections to it in the future.