چکیده:
تامین نیاز مصرفی خانوارها به ویژه طبقات کمدرآمد به کالاهای اساسی همواره از دغدغههای سیاستگذاران بوده است. در این تحقیق با استفاده از دادههای طرح هزینه و درآمد خانوار، اثرات رفاهی توزیع سه کالای اساسیِ برنج، روعن و قند و شکر به صورت کالابرگ با سهمیه ثابتِ سرانهِ ماهانه برای سالهای ۶۳ تا ۶۸ محاسبه شده است. نتایج حاکی از مصرف بیش از مقدار بهینه در شرایط سهمیهبندی است. یعنی به سبب اختلاف زیاد قیمت رسمی و آزاد، خانوارها مقادیری بیش از نیاز خود را مصرف میکردهاند و با حذف تدریجی سهمیه بندی تابع توزیع مصرف هر کالا با اعوجاج کمتری همراه بوده است. مهمتر آنکه توزیع نقدی یارانهای که در قالب کاهش قیمت این سه کالا اعطا میشد، باعث افزایش اندک رفاه کل امّا افزایش چشمگیر رفاه پنجک کمدرآمد میشود. به طوری که مجموع مطلوبیت کمدرآمدترین پنجک بیش از ۵ درصد نسبت به توزیع سهمیهای افزایش مییابد.
Ensuring access to essential goods during hard times has always been the policy makers’ main concern. Using Household Expenditure and Income Survey data during 1984-1989, we estimate the welfare effects of rationing three essential goods: rice, cooking oil, and sugar. We find that households consumed higher than the efficient quantities of these rationed goods due to lower prices. Under the alternative policy of a cash transfer equal to the value of rations, we estimate a small increase in the aggregate welfare. The distribution of this overall small welfare gain is skewed toward the poor households. The welfare of the poorest quintile of households increases by more than 5 percent when cash transfers replace rationing.
خلاصه ماشینی:
در اين تحقيق با استفاده از داده هاي طرح هزينه و درآمد خانوار، اثرات رفاهي توزيع سه کالاي اساسي برنج ، روعن و قند و شکر به صورت کالابرگ با سهميه ثابت سرانه ماهانه براي سال هاي ٦٣ تا ٦٨ محاسبه شده است .
(به تصویر صفحه مراجعه شود) توضيحات : ستون هاي (١) و (٢) به ترتيب نشان ميدهند در سال هاي ٦٣ و ٧٣ چه کسري از سبد (مقادير فيزيکي) خريداري شده هر کالا با قيمت رسمي انجام گرفته است .
ستون (٢) درصدي از مخارج خوراکي که با قيمت رسمي (يارانه اي) تهيه شده است را براي گروه هاي مختلف نشان ميدهد.
شکل توزيع پراکندگي قيمت بازار آزاد و يارانه اي را براي سه کالاي کوپني در سال ٦٣ نشان ميدهد (سال هاي ديگر مشابه است ).
در صورت مفروض گرفتن پارامترها، با در دست داشتن درآمد خانوار، قيمت هاي بازار آزاد و رسمي براي سه کالاي کوپني، ميتوان سطح بهينه مصرف خانوار از سه کالا و نيز هزينه کرد روي ساير کالاها را بر اساس روابط فوق استخراج نمود.
(1974), “A theory of rationing by waiting,” Journal of Law and Economics, 17, pp.
Klemperer (2012), “Regulated Prices, Rent Seeking and Consumer Surplus”, Journal of Political Economy, 120(1), pp.
and Lutz Kilian (2011), “The Allocative Cost of Price Ceilings in the US Residential Market for Natural Gas”.
C. Lee (1987), “The Welfare cost of Rationing-by-queuing across markets: Theory and estimates from the US gasoline crises”.
P. Luttmer (2003), “The Misallocation of Housing Under Rent Control”.